بسته فرهنگی و هنری چلچراغ
اصفهان از دیرباز به عنوان شهر علم، فرهنگ و هنر و تمدن شناخته می شده و از همین رو دارای مفاخر بسیاری در عرصه های فرهنگ و هنر کشور و جهان است، با توجه به این ظرفیت مناسب تابناک در نظر دارد به بررسی مهم ترین رخدادهای فرهنگی و هنری هفته گذشته می پردازد.
کد خبر: ۴۲۸۰۰
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۸ 02 June 2015

به گزارش تابناک اصفهان، اصفهان از دیرباز به عنوان شهر علم، فرهنگ و هنر و تمدن شناخته می شده و از همین رو دارای مفاخر بسیاری در عرصه های فرهنگ و هنر کشور و جهان است، با توجه به این ظرفیت مناسب تابناک در نظر دارد به بررسی مهم ترین رخدادهای فرهنگی و هنری هفته گذشته می پردازد.

* سینما *

---------------------------------

** در اکران تازه سینماهای اصفهان چه میگذرد؟ **

---------------------------------

در اکران تازه سینماهای اصفهان چه میگذرد؟

سبقت تجاري در سينماهاي شهر!

یک فیلم مشترک در دو سالن اصفهان و فیلم هایی که همچنان جایی در جدول اکران ندارد!

چالش سينما و سينماداري مدتها است به معضلي كهنه در اصفهان تبديل شده است.

به گزارش تابناک اصفهان به نقل از ایمنا، هر چند بحث و كشاكش طولاني بين حوزه هنري و بنياد شهيد بر سر چند سينماي اين مركز با وجود قرار بر سر تحويل سينماها به حوزه هنوز به شروع جريان كار عملي نرسيده است؛‌ اما شروع به ساخت سينماهاي مجموعه سيتي سنتر اصفهان و به خصوص فعاليت بخش سینمایی هنر و تجربه در اصفهان را مي‌توان از اخبار خوب سينمايي سال گذشته و جاری حداقل در جهت افزايش سالن و توجه به معيارهاي تازه براي حضور و توجه به مخاطب در سينما دانست.

اين روزها اما اكران های تازه سينماهاي قديمي واصلي شهر جاي ايجاد بحث و چالش دوباره دارند.

جدول اكران سالن هاي اصفهان با پايان اكران "ايران برگر" و اكران كوتاه مدت "قصه ها"ي رخشان بني اعتماد در سالن قدس به اكران "نهنگ عنبر" و "آتش بازي" تغيير يافته و سينما ساحل نيز با اتمام اكران نسبتا بلند "رخ ديوانه"‌ به نمايش فيلم "من ديه گو مارادو نا هستم" پرداخته است. سينما خانواده پس از اكران كوتاه و با تاخير "طعم شيرين خيال" "عشق و جنون" را بر پرده دارد و سينما سپاهان هم به تازگي فيلم "آتش بازي" را مشترك با سينما قدس اصفهان در جدول برنامه دارد.

كافي است نگاهي گذرا به آمار فعلي اكران سالن ها داشته باشيم،‌ قطعا پرسش از نحوه اكران آثار و بينش سينمادارن جايگاه پيدا خواهد كرد.

توجه به فروش و نگاه صرفا تجاري سينماداران وي‍‍‍ژگي مشترك و محسوس آنها در انتخاب اكران هاي تازه است؛ به طوري كه در اين جدول با وجود تعداد كم سالن ها با اندكي مسامحه به جز فيلم "من ديه گو مارادونا هستم" اثر تازه بهرام توكلي كه البته در ژانر كمدي كار شده است و تجربه تازه اي توسط اين كارگردان در انتخاب ژانر محسوب مي شود هيچ فيلم عميق و قابل توجهي در جدول اكران پيش بيني نشده است.

سينما قدس كه تنها سينماي خصوصي اصفهان است ، با وجود اهميت و توجه كشوري به فيلم "قصه ها"‌ ي رخشان بني اعتماد و تمام جنجال هاي هنوز جاري بر سر اين فيلم،‌جاي آن را به "آتش بازي" داده است!

مسئله اي كه مدير سينما قدس اصفهان آن را ناشي از عدم فروش فيلم قبلي و نبود استقبال مردم مي‌داند و مي گويد:‌ "قصه ها"‌ سه هفته در سالن شماره يك ما اكران شد ؛ اما اقبال از آن اصلا خوب نبود. فروش بسيار ناچيز اين فيلم و اينكه مخاطب در بيشتر دفعات اكران، فيلم را نصفه نيمه رها مي‌كرد و از سالن خارج شد ،‌ دليل تعويض اين فيلم بود.

نوري ادامه مي‌دهد:‌ فيلم هاي هنري براي مخاطب عام قابل توجه نيستند؛‌ آن هم فيلمي مثل "قصه ها" كه نه داستان مشخص داشت نه بازيگر چهره! فيلم يا بايد كمدي باشد يا هنرپيشه دار تا مخاطب را راضي كند و فروش خوب داشته باشد. علاوه بر اينكه ما از ۶ ماه پيش براي اكران فيلم "آتش بازي" قرارداد بسته بوديم و اين فيلم در جدول فروش ما بود.

اما مدير سينما سپاهان اصفهان نيز معتقد است رسالت پخش آثار سينمايي فاخر و ارزشمند توسط اين مركز با اضافه شدن به گروه سينمايي هنر و تجربه و تلاش براي ايجاد فضاي متفاوت و متفكرانه درسينماي اصفهان در حال انجام است.علاوه بر اينكه جدول اكران سينما سپاهان در سال گذشته نشان دهنده توجه بيشتر اين سينما به آثار معناگرا نسبت به آثار تجاري دارد،‌ به طوري كه مثلا از۸ انتخاب اين سينما در سال گذشته ۶ فيلم معناگرا و ۲ فيلم تجاري بوده است.

حسيني ادامه مي‌دهد:‌ حوزه هنري نگاه تجاري به سينما داري ندارد؛‌ در اين صورت براي سينما سازي و انجام اقدامات بنيادين براي پابرجايي و رشد اين نهاد فرهنگي در اصفهان تا اين حد هزينه و انرژي صرف نمي كرد.

وي در رابطه با اين اكران مشترك با سينما قدس مي گويد:‌ به حرهال سينما سپاهان هم در سال به داشتن يكي دو فيلم فروش بالا نيازمند است و بايد ذائقه مخاطبان مختلف را در نظر بگيرد؛ گذشته از اينكه اصلا قرار اكران فيلم "آتش بازي" در سينما سپاهان به سال گذشته برمي‌گردد.

مدير سينمايي حوزه هنري اصفهان در رابطه با معضل عدم اكران بسياري از فيلم ها و يا اكران همراه با تاخير آنها در سالن هاي اصفهان ادامه مي دهد:‌ ساماندهي اكران اولين برنامه ما پس از آغاز به كار سينماهاي خارج از چرخه است ؛‌ به طوري كه در نظر داريم پس از راه اندازي و فعاليت مجدد سالن هاي تعطيل اصفهان به برنامه اي برسيم كه هيچ فيلمي در اصفهان از جدول اكران خارج نماند.

اما به جز بحث و دعوا بر سر اكران فيلم هاي مشترك تجاري بين سينما داران درسينماهاي اندك اصفهان و مقوله عدم اكران بسياري از فيلم ها كه معضل تازه سالن هاي ما نيست؛‌ با اندكي تامل در انتخاب آثار سينمايي سالن هاي اصلي شهردر اين روزها الويت انتخاب آثار تجاري و در نگاهي جزئي كمدي براي فروش هر چه بيشتر و تزريق ملغمه اي از خنده وفراموشي به مخاطب در نگاه سينماداران اصفهاني به چشم مي آيد. نگاهي از پس تفكري نخ نما و كليشه اي كه كمتر تلاشي براي در نظر گرفتن رشد و ترويج فرهنگ و دعوت مخاطب به تفكر را در الويت هاي مشغله فرهنگي اش يعني سينماداري لحاظ كرده است تا مخاطب را با حضور در سالن هاي كم و بيش روشنش به فراموشي و جستجوي هر چه بيشتر سرگرمي در سالن سينما فراخواند!

* نقاشی و نگارگری *

---------------------------------

** آثار آبرنگ در نگارخانه مرکزی اصفهان **

---------------------------------

تا ۱۲ خردادماه برپاست

آثار آبرنگ در نگارخانه مرکزی اصفهان

مجموعه‌ای از آثار عکاسی " مهرنوش شیران " در نگارخانه مرکزی اصفهان در حال برگزاری است.

به گزارش تابناک اصفهان، این هنرمند در گفتگو با خبرنگار ایمنا ضمن اعلام این خبر گفت: در این نمایشگاه ۲۸ اثر نقاشی با موضوعات مختلفی همچون حیوانات، طبیعت و چهره ارائه شده است.

شیران افزود: این آثار با استفاده از تکنیک آبرنگ و در سبک رئال در ابعاد مختلف طراحی شده و در معرض تماشای بازدیدکنندگان قرار گرفته است.

این هنرمند که دومین نمایشگاه انفرادی از آثار خود را برپا نموده درباره ضرورت ترویج و تقویت فرهنگ بازدید از نمایشگاه در شهر اصفهان گفت: هرچقدر که تعداد و کیفیت نمایشگاه‌ها و گالری‌های هنری در اصفهان بیشتر شود، میزان استقبال مردم هم بیشتر شده و رفته رفته فرهنگ بازدید از نمایشگاه نیز در میان مردم نهادینه می‌شود. چراکه هنوز آنچنان که باید، و آنچنان که شایسته مردم شهر اصفهان است، بازدیدهای قابل توجهی از لحاظ تعداد و آمار بازدیدکنندگان، از نمایشگاه‌های هنری صورت نمی‌گیرد.

گفتنی است؛ علاقمندان می‌توانند جهت بازدید از این نمایشگاه تا ۱۲ خردادماه از ساعت ۹ صبح تا ۱ و ۴ بعدازظهر تا ۸ به گالری شماره ۳ نگارخانه مرکزی اصفهان واقع در خیابان باغ گلدسته مراجعه نمایند.

*موسیقی*

---------------------------------

** گروه نوژان بازی با سایه های رنگی **

---------------------------------

به گزارش تابناک اصفهان به نقل از ایسنا، گروه موسیقی "نوژان" را حالا دیگر همه با تجربه‌های متفاوتش می‌شناسند. " نوژان" ابتدا به سراغ موضوع لباس رفت تا به جای اجراهای عاشقانه و مفاهیم تکراری، دنیای لباس‌ها را روایت کند.

کنسرت " لباسخوانی" و پرداختن به موضوع لباس از دریچه‌ای متفاوت، پس از آن کنسرت " گوشه‌های اصفهان" و حالا هم پروژه " نور در تاریکی" که آثاری با محوریت سایه‌ها را به مخاطب ارایه کرد، نشان می‌دهد ویژگی کار این گروه، نگاه موضوعی و پرداخت متفاوت یک موضوعِ محوری است.

تولد سایه‌ها، هم سایه، سایه شوم، سایه‌ هدایت و مرگ سایه‌ها (سایه رنگی) از جمله قطعه‌هایی بودند که به تازگی در کنسرت "نور در تاریکی" اجرا شد. به این بهانه با "بابک رجبی" سرپرست گروه " نوژان" گفت‌و گو کردیم.

در تازه‌ترین کار گروه، به موضوع سایه‌ها پرداختید و از یک مفهوم عینی مانند "لباسخوانی" در پروژه قبلی، به یک مفهوم فیزیکی و عینی مانند سایه رسیدید که باری فلسفی و مفهومی هم دارد، آیا پرداختن به مفهوم وسیعی از این جنس که گستره معنایی زیادی هم دارد، سخت نبود؟

خاستگاه اجرای ایده‌ها برای گروه نوژان، مفهوم و موضوع است و همان طور که می‌دانید این گروه، موضوع محور کار می‌کند. به همین خاطر خودش را محدود نمی‌کند و ممکن است از یک مفهوم جسمانی در یک پروژه به سمت یک مفهوم ذهنی در کار بعدی برود. همان طور که لباس یک مفهوم مادی بود و بعد از آن به سراغ موضوع اصفهان به عنوان یک شهر با تمامی ابعاد فرهنگی، تاریخی و معماری‌اش رفتیم و از جنبه‌های مختلف با زاویه دیدهای مختلف به آن پرداختیم. سایه هم یک مفهوم فیزیکال است که به وسیله انسان‌ها جنبه‌های فلسفی، بصری و حتی گرافیکی مختلفی پیدا می‌کند. در واقع رویکرد اصلی ما مفهوم است. ما با مفهوم سر و کار داریم. دغدغه ما پیدا کردن مفهومی است که ظرفیت بیانی داشته باشد و بتوان با ابزار موسیقی و ادبیات، به آن پرداخت. به دلیل اینکه سایه یک مفهوم غیرمتریالیستی است که با عنصر نور و تاریکی درگیر است و در برخورد با جسم، ایجاد می‌شود، بیشتر گرافیکی است و نیاز به ابزاری دارد که بتوان به این جنبه گرافیکی آن پرداخت. ما کمتر ادواتی داشتیم که در بافت شنیداری اثر و به عنوان یک عنصر موسیقیایی از آن استفاده کنیم و این کمی کار را سخت می‌کرد. اینکه چه جنسی از صدا، از چه سازی، خارج شود تا بتوانیم تغییرات بصری و فیزیکال سایه را نشان بدهیم و بیانش کنیم، چیزهایی مثل وهمی که در سایه هست، یا پرداختن به احساسی که انسان به سایه خودش دارد، تنها بودن انسان و سایه و مفاهیمی این چنینی را باید نشان می‌دادیم و این آسان نبود. به همین خاطر از اِلمان‌هایی مثل زخم خوردن سایه با چراغ قوه، جنگ شمشیرهای نور با هم، تکثیر شدن سایه‌ها، و این چیزها استفاده کردیم. مثلاً در بخشی از کار، سایه خود را به سمت نور یعنی به سمت آفریننده و والد خود پرتاب می‌کند که به معنای نابود کردن خودش است. یا رفتن سایه به سمت سیاهی و گم شدنش در تاریکی، چیزهایی است که سعی در بیان مفاهیم مورد نظر ما داشت. اما از یک طرف می‌توانم بگویم موضوعی کار کردن همان قدر که سخت است، آسان هم هست. به دلیل اینکه شما را بر روی یک موضوع، متمرکز می‌کند و یک بستر گسترده در اختیار قرار می‌دهد که تکلیفش روشن است.

آیا اضافه کردن آیتم‌های تئاترگونه و نمایشی پرفورمنس، به این معنا نیست که موسیقی، ابزار کاملی نبوده است و وزن موسیقی پاسخگوی انتقال مفهوم به مخاطب نیست؟

موسیقی، چون "ما به ازا" ندارد، شاید یکی از ناقص‌ترین هنرها است. در ادبیات، هر کلمه‌ای بار دارد و ایجاد مفهوم می‌کند اما موسیقی روابط صداها است که با یک سری قرارداد، اجرا می‌شوند و شکل می‌گیرد و تعلیقی که دارد، معنا را هم به تعلیق می‌اندازد. صدا "ما به ازا" ندارد. مثلاً در قطعه معروف "دریاچه قو" اثر " چایکوفسکی" هیچ ارجاعی وجود ندارد و اگر توضیح و تفسیرهای منتقدان کار را به فضای بصری وصل نمی‌کرد یا کسی اسم قطعه را نمی‌دانست، ممکن بود هر تأویلی داشته باشد و به هیچ عنوان به نماد اصلی نمی‌رسید. موسیقی، خارج از حوزه تصویر و ادبیات، بی معناترین هنر است اما قدرت‌های نشانه شناسی و زیبایی شناسانه دیگری دارد. اضافه کردن پرفورمنس، در واقع تمناهای تصویری اثر است. ما اول تصویر را می‌سازیم و بعد موسیقی را؛ موسیقی برای ما یک ابزار محوری است که از توانش برای بیان مفاهیم استفاده می‌کنیم.

بازخوردها نسبت به چنین کاری چطور بود؟

عادت دادن مخاطب به یک ژانر متفاوت، سخت است. بیان هنر ایرانی همیشه درون گرا بوده است. نقاشی، مینیاتور، شعر و موسیقی ایرانی درون گرا است و هنرمند این عرصه هم، منزوی و درخود فرو رفته است. اگر دقت کنید مشهورترین موسیقی دان‌های ایرانی، تک نواز هستند. منحصر شدن هنرمند به خود و فاصله گرفتن‌اش از اجتماع، خوب نیست. وقتی راه ارتباط با مخاطب بسته شود، مخاطب هم در چنین وضعیت منفعلی گرفتار می‌شود. هنرمند ما گاه حتی خودسانسوری می‌کند. ما باید ببینیم چرا موسیقی ما، به میان مردم راه پیدا نمی‌کند؟ فیگورهای قدیمی و فاخر گرفتن و با این چیزها اعتبار خریدن برای موسیقی، لزوماً مخاطب را با اثر همراه نمی‌کند. وقتی اقبال مردم به یک موسیقی زیاد می‌شود، شاید به این معنا است که نمونه دیگری برای گوش دادن ندارند. هنر ما دارد کانالیزه می‌شود. باید دید ریشه درون گرا شدن موسیقی ایرانی و ماندن پشت سد ذهن مردم، چیست؟ واقعیت این است که بخشی از موسیقی ما بر اساس نیاز مخاطب ساخته شده است.

برای طراحی آیتم‌های نمایشی چه معیارهایی داشتید؟ بر چه اساسی طراحی شان کردید و نوشتید؟

از ادبیات کمک گرفتیم. آیتم‌ها بر اساس شعرها طراحی شدند. مثلاً سپوری که با نور و تاریکی درگیر است، همیشه دارد روی زمین را نگاه می‌کند و یا سایه‌ها را جارو می‌کند و با سایه خودش درگیر است، در شعر اثر آمده بود و در پرفورمنس هم اجرایش کردیم. یا بوکسوری که در بخشی از کار به روی صحنه می‌آید و چالش انسان و سایه خودش را نشان می‌دهد، به سمت نوازنده‌ها حمله می‌کند و وقتی نور می‌آید، از بین می‌رود. یا وقتی در ترانه، عبارت "هیس" را می‌شنویم و در نمایش‌اش هم این "هیس" از سوی معلمی که به روی صحنه می‌آید، به نوازنده‌ها خطاب می‌شود که نشان دهنده همان خودسانسوری و سایه بالای سر هنرمند است که این را در نمایش اثر اجرا کردیم. یا قطعه "سایه هدایت" که به شناساندن کاراکتر صادق هدایت کمک می‌کند و بر عکس خیلی از آثار، وام گرفتن از اعتبار او نیست. قطعه "مرگ سایه" هم که نماد منزوی بودن هنرمندی است که متفاوت از جامعه است اما اقبالی ندارد. هر پنج قطعه علاوه بر روابط اپیزودیک، روابط کاراکتری هم داشتند. فکر می‌کنم ساختار منسجم و روایت مندی تشکیل شد و تفاله خواری اتفاقات گذشته موسیقی نبود بلکه سعی کردیم اثر ناب موسیقیایی داشته باشیم. شعر و ترانه کار بسیار قوی بود و کمک کرد. ترانه‌های محسن آزادی و شعرهای جواد قبادی بسیار خوب بودند. مثلاً قطعه "سایه هدایت" که یکی از ترانه‌های محسن آزادی است، به نظر من ترانه‌ای بی نظیر است.

کار بعدی گروه چیست؟ برنامه‌ای دارید؟

فکر می کنم گروه " نوژان" مدتی در یک سکوت فرو برود و کمی تنها باشد. دارم به یک مجموعه به نام "چیزها" فکر می‌کنم که تجسم جاودانه چیزهای مختلف است و "نوژان" در این مجموعه، فرم خودش را می‌شکند و موضوع محور بودن را مدتی کنار می‌گذارد.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :