امروز شما برای مشاهده آثار صنایع دستی هند و پاکستان و چین لازم نیست که به این کشورها سفر کنید. می‌توانید انواع مختلف آثار صنایع دستی آنها را در همین میدان نقش جهان خودمان هم ببینید!
کد خبر: ۳۴۱۱
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۳ 08 February 2015
به گزارش تابناک به نقل از ایمنا، هنر خاتم سازی در این سرزمین قدمتی هزاران ساله دارد و در دیار اصفهان عمر این هنر به قدر دوران پادشاهی سلجوقیان تاکنون می‌رسد. در ابتدا کار خاتم با استفاده از مثلث‌های بسيار بزرگ که پهلوی هم قرار می‌دادند تهيه می‌شده ولی به تدريج با پيشرفت ذوق و تبحر هنرمندان ابعاد مثلث‌ها ريزتر و کوچکتر شده.
همچنین این هنر در دوران صفویه به اوج شکوه و رشد خود رسیده و موجب خلق آثار بی‌بدیلی همچون صندوق مرقد امامزاده سید علاءالدین حسین فرزند امام موسی بن جعفر(ع) در شیراز و در جفت خاتم آن بقعه که قدمت آنها ۴۰۰ تا ۴۵۰ سال است، قاب آینه خاتم که در تاریخ ۱۱۲۴ ه. ق در کرمان ساخته شده و جزو مجموعه خصوصی مرحوم محمدحسین صنیع خاتم است، بخشی از مقبرة شیخ صفی الدین در اردبیل، درب خاتم امام‌زاده شاه رضا در شهرضا و همچنین ساخت صندوق‌هایی بر روی مقبره‌ ائمه اطهار(ع) از جمله در نجف اشرف، کربلا، کاظمین، سامراء و مشهد مقدس که همه به دست استادکاران اصفهانی و در عهد صفویه ساخته شده‌اند.
در دوران‌های قاجاریه و پهلوی دوم نیز علیرغم آنکه هنر خاتم‌سازی زمان افول خود را طی می‌کرد، اما ساخت آثاری همچون درب ورودی خزانه و حرم حضرت عبد العظیم (ع)، درب ورودی موزه ایران باستان، درب مدرسه سلطانی چهارباغ در بازار هنر اصفهان، درب مسجد سید اصفهان و همچنین اثر بجا مانده جمعی از هنرمندان اصفهان ،تهران وشیراز ،اتاق هفت در هفت متری خاتم‌کاری شده به تمامی وسایل موجود در آن در کاخ مرمر از جمله آن‌هاست.
اما خیل بی‌شماری از هنرمندان خاتم‌ساز در دوره‌های مختلف تاریخی در شهر اصفهان، سکان هنر خاتم سازی را در دست گرفته‌اند و هریک به فراخور سلیقه و ذوق هنرمندانه خود تغییر و ابداعی در ساخت آثار خاتم به وجود آورده‌اند.
برای آشنایی بیشتر با این هنر و وضعیت فعلی آن در بازار صنایع دستی، به سراغ یکی ازپیشکسوتان خاتم ساز اصفهان، استاد "اسدلله شاه‌میوه اصفهانی " با سابقه‌ای ۶۰ ساله در هنر خاتم‌سازی رفته‌ایم.
استاد شاه‌میوه با برگزاری بیش از ۵۲ نمایشگاه صنایع دستی در کشورهای خارجی، از جمله هنرمندان پیشکسوت و صاحب سبک در هنر خاتم‌سازی محسوب می‌شود. وی در این گفتگو از وضعیت سابق و فعلی هنر خاتم در ایران و به ویژه اصفهان سخن گفت.
در ادامه گفتگوی ما را با این هنرمند بخوانید.
مسئله‌ای که این‌روزها در فضای میان هنرمندان صنایع دستی احساس می‌شود این است که چشم امید این هنرمندان به حضور گردشگران خارجی در اصفهان و فروش محصولات صنایع دستی به آنهاست. نظر شما در این باره چیست؟
بله، متاسفانه این مسئله غیرقابل انکار است که فروش واقعی و چشمگیر محصولات صنایع دستی توسط گردشگران خارجی محقق می‌شود و بنابراین فروشندگان این محصولات هم باید در انتظار این اتفاق بمانند.
آیا محصولات صنایع دستی مصرف کننده داخلی را به مرور زمان از دست داده؟
بله. بازار صنایع دستی در روندی چندین ساله در داخل کشور با رکود قابل توجهی مواجه شده و این رکود هم در زمینه استقبال جوانان از هنرهای دستی جهت آموزش و کار و هم در زمینه خرید این آثار توسط مردم قابل توجه است.
دلیل این مسئله را در چه می‌دانید؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید جایگاه محصولات صنایع دستی در زندگی مردم را در گذشته و امروز با هم مقایسه کرد. در گذشته این آثار نه تنها جنبه تزئینی داشتند بلکه برای مصارف روزانه مردم هم مورد استفاده قرار می‌گرفتند. مثلا شاید شما در خانه مادربزرگتان ظروف ساخت دست بسیاری را مثل ظروف مینا، مس، برنج، خاتم و انواع دیگر دیده باشید که از آنها در آشپزخانه و یا مصارف روزانه استفاده می‌شده و امروز این ظروف برای شما جنبه تزئینی و ویترینی پیدا کرده و نمی‌توانید در آشپزخانه کسی پیدایشان کنید. در واقع امروز استفاده از آثار دستی در فرهنگ مردم ما جایش را به استفاده از وسایل وارداتی و متناسب با فرهنگ‌های دیگر داده و این یکی از دلایلی است که مصرف کننده داخلی برای خریدن این آثار انگیزه‌ای به جز قرار دادن آنها در ویترین و تزئین خانه‌اش ندارد.
آیا می‌شود کیفیت نامطلوب برخی از این آثار را دلیل دیگری برای این مسئله دانست؟
بله قطعا. در گذشته یک ظرف مینا یا خاتم از چنان کیفیت بالایی برخوردار بود که در میان دو یا سه نسل از یک خانواده دست به دست می‌شد، اما امروز این آثار به دلیل گران بودن بیش از حد مواد اولیه، آنقدر ظریف و شکننده ساخته می‌شوند که به جز قرار گرفتن در ویترین نمی‌توان کارایی دیگری برایشان متصور شد.
به نظر شما اگر ما قادر به حفظ رونق بازار صنایع دستی در داخل و برای مصرف کننده ایرانی باشیم، می‌توانیم از نیازمان به فروش این محصولات در بازارهای خارجی کم کنیم؟
بله حتما همینطور است. هر محصولی که در یک کشور تولید می‌شود اول باید در میان مردم خود آن کشور جایگاه مناسبی داشته باشد و بعد در محله دوم در انتظار فروش محصولش در کشورهای دیگر بنشیند. در کشور چین استفاده از صنایع دستی در میان مردم خیلی رواج دارد و از زندگی آنها جدا نیست. ما هم اگر با ارتقای کیفیت محصولات صنایع دستی و ترویج فرهنگ استفاده از آنها در بین مردم، به ایجاد رونق در این بازار کمک کنیم روز به روز از توجه و سرمایه گردشگر خارجی بی‌نیازتر می‌شویم.
ساخت این آثار با کیفیتی نازل چه تاثیری بر فروش آنها در بازارهای خارجی دارد؟
متاسفانه خبرهای خوبی در حوزه بازارهای خارجی فروش محصولات صنایع دستی وجود ندارد. چراکه این محصولات هرچند با برچسب استاندارد به کشورهای دیگر صادر می‌شوند اما از کیفیت مقبولی برخوردار نیستند. مثلا در گذشته من چند نمونه از میزهای خاتم را برای فروش به کشورهای عربی بردم و به خوبی می‌دانستم که نحوه ساخت این میزها باید با شرایط آب و هوایی این کشورها متناسب باشد. اطمینان دارم که آن میزها امروز همچنان مثل روز اول سالم و زیبا هستند؛ اما در حال حاضر چنین دقتی برای ارتقای کیفیت آثار انجام نمی‌شود و بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و آب و هوایی و حتی گاهی بدون نظارت نهایی هنرمند و سازنده، اثر به کشورهای مختلف صادر می‌شود و تردیدی نیست که پس از مدتی آن اثر دچار ایراداتی می‌شود و کیفیت خودش را از دست می‌دهد. از طرفی ما به کارشناسانی نیاز داریم که پل ارتباطی میان هنرمند و مردم در دیگر کشورها باشند و با دقت مسیر سلایق آنها را دنبال کنند و در اختیار ما قرار دهند. چون طبعا مردم هر کشوری با توجه به شرایط جغرافیایی و فرهنگی که دارند دست به انتخاب و خرید کالایی می‌زنند و ما نباید خیال کنیم که هر اثر دستی هنری که در ایران ساخته می‌شود برای آنان جذاب و قابل توجه است.
باتوجه به حضور فعالی که در نمایشگاه‌های خارجی داشته‌اید و شناختی که از شرایط فروش بهتر محصولات صنایع دستی در کشورهای مختلف دارید، چه نقاط ضعفی در این زمینه موفقیت ما را در بازارهای جهانی تهدید می‌کند؟
به غیراز عاملی که درباره کیفیت نامرغوب این آثار گفته شد، عدم ارتباط وسیع ما با گردشگران عامل مهم دیگری در این زمینه است. در گذشته رفت و آمد مکرر گردشگران از کشورهای مختلف جهان به ایران باعث می‌شد که ما بتوانیم از ذائقه و سلیقه مردم هر کشور آگاه شویم و آثاری را متناسب با سلایقشان تولید کنیم. مثلا ما می‌دانستیم که ظرف مینای آبی رنگ در کشور چین خریداری ندارد و مینای آبی را باید برای مردم کره جنوبی ساخت و به چین ظروفی با مینای قرمز صادر کرد. این مسئله باعث می‌شد که مصرف کننده خارجی احساس کند که از سوی ما مهم و محترم دانسته شده و ما به سلیقه‌اش اهمیت داده‌ایم. یا مثلا زمانی که من در سال ۱۳۵۲ به همراه یک گروه ۲۰۰ نفری از هنرمندان ایرانی در نمایشگاهی که از سوی کشور آمریکا برگزار شده بود شرکت کردم، متوجه شدم که مردم هر یک از کشورهای آمریکا، آلمان، ایتالیا و فرانسه نوع متفاوتی از کار خاتم را می‌پسندند و نباید به همه آنها آثار مشترکی را ارائه کرد. در این نمایشگاه از تمامی کشورهای جهان نمایندگانی حضور داشتند و حتی مسئولین کشوری هم برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند و تصور کنید چنین فضایی چقدر در ایجاد انگیزه برای هنرمند در کارش موثر است. ما در فرصت یک ماهه حضورمان در آن کشور توانستیم از نزدیک با ذائقه مردم در زمینه آثار هنری آشنا شویم. اما متاسفانه توقف در مسیر برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی و برگزاری نمایشگاه‌های مناسبتی با حضور یک یا دو کشور و قطع ارتباط ما با مردم و عدم اطلاع از اتفاقات و تغییراتی که در فرهنگ و آداب و رسوم آنها رخ داده باعث می‌شود که آثار ما در همان سبک قدیمی و سنتی تولید شوند و روز به روز از خریداران آنها در دنیا کاسته شود.
و به نظر می‌رسد ورود محصولات مشابه صنایع دستی ایران هم به بازارهای ما عامل دیگری در ایجاد رکودی باشد که با آن روبه رو هستیم.
بله صد در صد. امروز شما برای مشاهده آثار صنایع دستی هند و پاکستان و چین لازم نیست که به این کشورها سفر کنید. می‌توانید انواع مختلف آثار صنایع دستی آنها را در همین میدان نقش جهان خودمان هم ببینید! جای سوال مهمی است که چرا در کشور خودمان باید اثر هنرمند ایرانی در رقابت با یک اثر خارجی با کیفیتی نازل قرار بگیرد و هنرمند ما این دغدغه و نگرانی را داشته باشد که آیا خریدار در این رقابت کدام اثر را انتخاب می‌کند؟! در واقع این مسئله باعث می‌شود که شرایط، شرایط هنرمندپروری نباشد و فرصت ابراز وجود از هنرمند ایرانی گرفته شود و در این میان نسل جوان هم با مشاهده این وضعیت عطای کار در عرصه صنایع دستی را به لقایش ببخشد! از سوی دیگر سوال شما مرا به یاد خاطره‌ای انداخت. زمانی که من برای برگزاری نمایشگاهی به کشور چین رفته بودم، از یکی از مسئولین آنجا پرسیدم که چرا آثار تولیدی شما با چنین قیمت ارزانی در بازارهای دنیا فروخته می‌شود؟ آن شخص گفت ما هزینه زیادی برای تولید این آثار نمی‌کنیم اما سود کلانی از فروش آنها به دست می‌آوریم! پرسیدم چطور؟ گفت ما تعداد زیادی از دانشجویانمان را که در طول یک هفته اوقات بیکاری زیادی دارند به کار می‌گیریم و در ازای پرداخت حقوق نسبتا مناسبی از آنها می‌خواهیم که در تولید این آثار همکاری کنند. سودی که عاید ما می‌شود در وهله اول نجات دادن این دانشجویان از بیکاری و جلوگیری از رفتن آنها به سمت انحرافات اخلاقی است. بعد هم اثری را که با هزینه اندکی تولید شده به قیمتی ارزانتر از آنچه کشورهای دیگر پیشنهاد داده‌اند به مصرف کننده می‌فروشیم. حالا شما این وضعیت را با کشور خودمان مقایسه کنید. در این مورد همین‌قدر کافی است که بگویم من بیشتر از ۱۰ شاگرد بااستعداد خاتم‌ساز داشته‌ام که در کارشان بسیار هنرمند و متخصص بوده‌اند اما به دلیل گرانی مواد اولیه و مقرون به صرفه نبودن این کار، آن را رها کرده و الان به شغل‌هایی مثل رانندگی و ... متوسل شده‌اند. همین‌قدر بگویم که باید به داد وضعیت صنایع دستی در ایران رسید!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار