به گزارش تابناک
یزد، مخالفت با اجرای پروژهای که میتواند آرزوهای دور و دراز دولتمردان را
محقق کرده و منفعت زیادی نصیب کشورمان کند، شاید اتفاق عجیبی به نظر برسد؛
اما آیا این مخالفت ها بی پایه است؟شدت گرفتن
خشکسالی ها در کشورمان در سال های اخیر و پیش بینی های بلند مدت آب و هوایی
که حکایت از بحرانی شدن کمبود آب در کشورمان در سال های پیش روی دارد،
برخی از مسئولان را به این فکر واداشته که سراغ طرح های قدیمی در خصوص
جبران کم آبی های اقلیم ایران رفته و طرح های انتقال آب از نقطه ای به نقطه
ای دیگر در کشورمان را در دستور کار قرار دهند.این موضوع البته
اتفاق جدیدی نیست، بلکه سال هاست انتقال آب از قسمتی به قسمتی دیگر از
اقلیم کشورمان، یگانه راهکار تأمین آب به شمار میرود و انتقال آب از
سرچشمه های کارون به برخی استان ها، نمونه ای از آنهاست؛ رویکردی که دیگر
چندان کارایی ندارد، زیرا آب چندانی برای جابجایی و رفع و رجوع نیاز مناطق
کم آب کشورمان نمانده است.بنابرانی، میبینیم طرح هایی مانند شیرین
سازی آب دریا و انتقال آن به فلات مرکزی (آغاز عملیات اجرایی آن در اواخر
عمر دولت دهم) در دستور کار قرار گرفته و تلاش هایی برای احیای طرح های
قدیمی در این خصوص مانند احداث «ایران رود» آغاز شده است. دو مسیر پیشنهادی برای اجرای ایران رود
طرحی
مبتنی بر ساخت کانال های بزرگ میان برخی مناطق کشورمان که به نظر میرسد،
تبدیل به رویه مسئولان کشورمان برای انتقال آب شده است تا جایی که
میبینیم، یکی از جدی ترین گزینه ها برای احیای دریاچه ارومیه نیز، طرح
انتقال آب از رود ارس به آن است.البته ایده احداث ایران رود قدیمی
تر از این حرف هاست و به دوران پهلوی باز میگردد؛ هرچند تا به امروز بارها
و بارها در مقاطعی مورد توجه دولتمردان جمهوری اسلامی نیز قرار گرفته و
دولت روحانی چهارمین دولتی است که بدان میپردازد؛ ایده ای که البته در این
مدت تغییرات فراوانی به خود دیده و دستخوش تحولاتی اساسی شده است.بر
اساس طرح اولیه، قرار بود کانالی میان دریاهای شمالی و جنوبی کشورمان
احداث شود تا هم کشتیرانی میان این دو منطقه ممکن شده و عواید ناشی از این
موضوع به یاری اقتصاد کشورمان بیاید و هم مناطق مرکزی کشورمان از خشکسالی
رهایی بیابند. در کنار این مزایا، پدید آمدن قابلیت کشاورزی در بخش بزرگی
از کشورمان و امثال آن نیز به عنوان مزیت های احداث این کانال عظیم ذکر
شدهاند.این در حالی است که به دلایل بسیار، ساخت چنین کانالی –که
بعدها ایران رود لقب گرفت و دو محور برای اجرایش معرفی شد، غیر ممکن به نظر
میرسد؛ از جمله پایین بودن سطح آب دریای خزر به نسبت آب های آزاد که
طراحان ایران رود، به کارگیری الگویی شبیه کانال پاناما را چاره آن دانسته
اند.
البته
ساخت چنین کانالی آنقدر پیچیده و دشوار است که مخالفان از تشابهش به سنگ
بزرگ گفته و بر غیر ممکن بودنش اصرار داشته باشند، به ویژه که خاطره چندان
خوشی از اجرای پروزه های کلان در کشورمان در دست نیست و ایران رود، پروژه
ای عظیم در مقیاس جهانی به شمار میآید؛ نکته ای که توجه به آن برای مخالفت
با اجرای چنین طرحی کافی به نظر میرسد.
دیدگاهی که میتوان به
اجرای طرح های مشابه ایران رود، از جمله حفر کانالی جهت انتقال آب دریای
خزر به کویر لوت ـ که برخی آن را مستقل از ایران رود معرفی میکنند و بعضی
بر این باورند که فاز نخست اجرای ایران رود به شمار میآید ـ نیز تعمیمش
داد، ولی باز هم نمیتواند سکوت اقتصاددانان، دستگاه های اجرایی، سیاسیون
و... درباره اجرای چنین پروژه ای را توجیه کرده و توضیحی برای چرایی مخالفت
های گسترده دوستداران محیط زیست درباره این طرح باشد.
مخالفتی که
در روزهای گذشته از شبکه سمن های محیط زیست و منابع طبیعی استان مازندران و
صدور بیانیه ای شدید اللحن توسط ایشان آغاز شد و امروز در نامه سرگشاده
جمعی از استادان دانشگاه و کارشناسان علوم محیط زیستی و زمین و منابع
طبیعی کشور خطاب به مسئولان عالی رتبه کشور بروز کرد. مخالفت هایی که
معنایشان، مخالفت با پروژه ای است که به باور بسیاری از دولتمردان فعلی و
سابق کشورمان ارزش بررسی داشته، ولی از دیدی فعالان و متخصصان محیط زیستی
در کشورمان، فاجعه ای بیش نیست.
اختلاف عمیقی که ایجاب میکند، پیش
از هرگونه اقدامی در خصوص انتقال آب خزر به فلات مرکزی کشورمان، محاسن و
مضرات این طرح را برای مردم بازگو کنیم و از یاد نبریم که اگر به مخالفت ها
در این خصوص پاسخ داده شده و ابهامات رفع شوند، بیشتر میتوان به همراهی
عموم با اجرای آن امید بست و انتظار پیش رفت چنین پروژه بزرگی را داشت.