مرور روزنامه‌های دوشنبه یکم آذر
فراخوان وزارت خارجه برای بازگشت ایرانیان به وطن، برآورد‌های فعلی از کسری بودجه بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان، حکم تبرئه و دنباله داستان سینوفارم ووهانی، خفگی شهر‌ها زیر بار بی‌مسئولیتی مدیران، مرگ اکبر خرمدین در زندان، شروع اصلاح قیمت مسکن، انتقاد مخبر از ارز ترجیحی، صدور کیفرخواست متهمان «کرسنت» و اتهام انهدام علیه ده نظامی، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۱۰۸۳۹
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۸ 22 November 2021

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز دوشنبه یکم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که صدور کیفرخواست متهمان «کرسنت»، یک بام و دوهوای بازار سهام! نگرانی فرمانده اقتصادی و دادگاه پرواز ۷۵۲ پشت در‌های بسته در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

کاش از عراقی‌ها بیاموزیم

فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: دیروز صبح رسانه‎های عراقی نوشتند: «محمد الحوکل، رئیس باشگاه الفرات عراق به اتهام هدر دادن اموال عمومی و بیت‌المال طبق ماده ۳۴۱ مجازات کشور عراق در منطقه ذی قار به گذراندن شش ماه حبس محکوم و بعد از صدور حکم دادگاه به زندان منتقل شده است.»


شاید در نگاه اول شنیدن و دیدن این خبر چندان برایتان جالب توجه نباشد، اما وقتی متوجه دلایل صدور این حکم شوید، آن وقت حتماً نگاهتان عوض خواهد شد. این حکم پس از بررسی برخی گزارش‎های دریافت شده در خصوص تخلفات مالی و امضای قرارداد‌های مشکوک و پرداخت وجوه از منابع دولتی در باشگاه الفرات صادر شده است.


حالا سؤال اول اینکه چند پرونده مشابه از چنین تخلفاتی در فوتبال ایران وجود دارد؟ بدون هیچ تردیدی پاسخ این است: تا دلتان بخواهد، یعنی نه یکی، دوتا که می‌شود به تعداد انگشتان دست و پا و حتی فراتر از آن‌ها از این دست پرونده‌ها در فوتبال ایران برشمرد.


سؤال دوم؛ در چند مورد از این پرونده‌ها برخوردی مشابه برخورد عراقی‌ها با رئیس باشگاه الفرات صورت گرفته است؟ باز هم پاسخ روشن است، چراکه هیچ برخوردی صورت نگرفته، چون بیت‌المال برای مدیران ورزش ایران و به‌خصوص فوتبال صندوقی است جهت برداشت بدون علت و دلیل، آن هم بدون پاسخگویی و البته با وقاحت تمام.


همین حالا که محمد الحکول در زندان بسر می‌برد، اینجا در ایران مهدی تاج برای خودش خوشگذرانی می‌کند و نمایندگان مجلس هم که با کلی سروصدا قرار بود با او و مسببان ویلموتس‌گیت برخورد کنند حالا منتظرند تا ببینند سرانجام چقدر جریمه برایمان می‌برند، آن وقت بنشینند و تصمیم بگیرند که با تاج و همدستانش چه کار کنند. طبیعی است که هرچه میزان خسارت کمتر شود متهمان خیال‌شان راحت‌تر می‌شود، چراکه برداشت از بیت‌المال راحت‌تر می‌شود و البته خیال‌شان تخت است که حتی اگر میزان خسارت بالا هم باشد دستی در جیب آن‌ها نمی‌رود تا دست‌درازی به بیت‌المال آزاد است.


محمد الحکول در زندان است، اما یکی پیدا شود و بگوید که محمدحسن انصاریفرد کجاست؟ همان کسی که باعث شد ۲۲ میلیارد تومان ناقابل از بودجه اشتغالزایی مناطق محروم سرازیر جیب کالدرون شود. انصاریفردی که حتی پول کت و شلوار چند میلیونی‌اش را هم از بیت‌المال برمی‌داشت، خیالی نبود، چون دست‌درازی به بیت‌المال در کشور ما برای فوتبال نهادینه شده و کسی هم نیست که بگوید چرا و برخورد کند.


کسی نیست بگوید که امیرحسین فتحی امروز چه کار می‌کند، عالم و آدم خبردار هستند که استراماچونی پولش را می‌خواهد و به موجب قراردادی که یک طرف آن را همین جناب فتحی امضا کرده بود، استقلال حق هیچگونه اعتراضی ندارد و باید پول مرد ایتالیایی را تا قران آخر پرداخت کند، ولی خب باز هم خیالی نیست، بیت‌المال هست و حتماً می‌توان به آن دست انداخت و این یکی را هم پرداخت کرد. اصلاً مگر با مدیران قبلی برخورد شد که ما توقع برخورد با مدیرانی را که نام بردیم، داریم! اصلاً عراقی‌ها چرا محمد الحکول را گرفته‌اند و زندانی کرده‌اند. بیایند کمی نوع برخورد با مدیر را از ما بیاموزند. از ما یاد بگیرند که چگونه باید هوای مدیر را داشت تا آب در دلش تکان نخورد و برود با خیال راحت هر کاری که دلش خواست انجام دهد و هر ضرری که دلش خواست به بیت‌المال بزند. اصلاً بیت‌المال را ساخته‌اند برای چنین برداشت‌هایی، برای اینکه بتوانند با برداشت از جیب مردم دل‌شان را شاد کنند. کسی چه می‌داند شاید محمد الحکول هم می‌خواسته دل هواداران الفرات را شاد کند.


بگذریم، اینجا برخوردی صورت نمی‌گیرد، فقط شعار می‌دهند و سروصدا راه می‌اندازند، اما آنجا با تمام مشکلات ریز و درشت حاکمیتی وقتی پای بیت‌المال وسط باشد قانون اجرا می‌شود. کاش کمی از آن‌ها می‌آموختیم، کاش آقایان مسئول یاد می‌گرفتند که نباید چشم‌شان را روی تضییع بیت‌المال و خیانت به آن ببندند. کاش از عراقی‌ها می‌آموختیم که چگونه باید مدیر متخلف را جریمه کرد.

 

شش راهکار برای رشد غیرتورمی در اقتصاد

عبدالمجید شیخی اقتصاددان و مدرس دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: راه‌حل مؤثر برای اصلاح وضعیت اقتصاد بویژه درخصوص شاخص نابسامانی که امروزه به تورم و بیکاری ارتباط پیدا می‌کند، این است که تمام اجزایی که وزیر امور اقتصادی و دارایی در قالب نقشه راه رشد غیرتورمی پیشنهاد کرده در دو راهبرد مهم تنظیم شود؛ راهبرد نخست، تقویت بخش حقیقی اقتصاد است که باید عرصه در این حوزه باز شود. راهبرد دوم، تضعیف بخش مجازی اقتصاد است که در اصطلاح همان بخش غیرمولد، دلالی و سفته‌بازی نامیده می‌شود که باید عرصه را بر آن تنگ کرد.


وزیر امور اقتصادی و دارایی در نقشه راه رشد غیرتورمی خود به سیاست‌های پولی و بودجه‌ای بیشتر توجه کرده است در حالی که لازمه اجرای دو راهبرد فوق، پیاده کردن توأمان پنج بسته سیاستی است که باید به‌صورت هم‌افزا عمل کنند. این پنج سیاست شامل سیاست‌های پولی، ارزی، مالی، تنظیم طرف تقاضا و تقویت طرف عرضه است. این در حالی است که اگر پنج محور همسو فعال شوند، می‌توانند همگی در جهت کاهش تورم و تقویت ارزش پول ملی مؤثر باشند.


در شرایطی که توزیع درآمد، نابرابر است و اغلب افراد در بخش غیرمولد اقتصاد فعالیت می‌کنند، ضروری است که عرصه بر فعالیت‌های غیرمولد تنگ شود. اینکه منابع از کدام مسیر در اختیار این افراد قرار گرفته هم موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد. خود بانک‌ها در تزریق منابع پولی و مالی به بخش غیرمولد اقتصاد نقش دارند. به عنوان مثال همین که گفته می‌شود حدود ۱۰۰ هزار واحد مسکونی خالی متعلق به بانک‌هاست، زمینه تبدیل مسکن از یک کالای مصرفی را به کالای سرمایه‌ای ایجاد کرده است. از سوی دیگر در بازار سرمایه گفته شده که اوراقی برای تقویت صندوق‌های پروژه منتشر کنند در حالی که تقویت بخش ثانویه بورس لازم است، اما کافی نیست، پس تا عرصه را بر بازار ثانویه تنگ نکنیم بازار اولیه هرگز رشد نمی‌کند.


راهکار مؤثر در حوزه بازار سرمایه این است که بازار ثانویه در بورس، تعطیل و مرجع خرید و فروش همان شرکت‌های پذیره‌نویسی شده باشند. در باب بازار پولی نیز باید از منطقه دلار و یورو خارج شویم؛ یعنی این دو واحد پولی را از زندگی اقتصادی خود حذف کنیم. این گفته بدان معناست که طلایه‌داری دلار و یورو در تعیین ارزش پول ملی که سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد و از قبل از انقلاب هم رواج داشته قدرت تعیین‌کنندگی خود را از دست داده و آنچه مهم شمرده می‌شود، ارز جایگزین از طریق عقد مبادلات دوجانبه یا چندجانبه تهاتری مشخص شود. در بازار‌های مالی نیز باید در جهت منطقی ساختن هزینه‌های دولت و افزایش ضریب کارایی هزینه، اقدام کنیم.


همچنین در جهت افزایش درآمد‌ها نیز باید شش اقدام اساسی را در دستور کار قرار دهیم:
۱- جلوگیری از فرار مالیاتی، توسعه پایه‌های مالیاتی، حذف معافیت‌های غیرمنطقی و تعیین مالیات بر گردش سرمایه.
۲- طراحی سامانه تراکنش‌های پولی و رصد گردش پول برای جلوگیری از فرار مالیاتی.
۳- الزام تمام بنگاه‌ها از پزشکان تا مغازه‌های کوچک به پایانه فروش برای جلوگیری از فرار مالیاتی.
۴- با توجه به اینکه ۷۷ درصد تورم، ناشی از خلق اعتبار است، باید نظام بانکی را مهار کنیم.
۵- باید بانک‌های خصوصی را تعطیل کرد، چون منطبق بر منطق حقوق اسلامی نباید مجوز تأسیس بانک به عنوان یک حق عمومی به بخش خصوصی واگذار شود. می‌توان آن را به مالکیت‌های تعاونی واگذار کرد.
۶- نرخ سود تحققی و عملیاتی ملاک عملکرد بانک‌ها باشد.


در پایان باید گفت با تنگ کردن عرصه بر بخش غیرمولد اقتصاد، می‌توان اقتصاد را نجات داد. همچنین باید بپذیریم و باور داشته باشیم که تورم در مجموع یک پدیده مکانیکی نیست، بلکه یک متغیر رفتاری است که با مشارکت اقشار مختلف مردم و همکاری سه قوه قابل حل است و نیازمند عزم عمومی است. تجربه موفق کشور‌های دیگر در این زمینه می‌تواند چراغ راه باشد.


افغانستان، فرصتی که از دست رفت؟

رامین نخستین انصاری طی یادداشتی با عنوان افغانستان، فرصتی که از دست رفت؟ در آفتاب یزد نوشت: مرز‌های کشور به سوی مهاجران و پناهندگان افغانی باز شد و به جای استفاده از پتانسیل بالقوه و فرصتی که برای کشورمان به دست آمده بود، به راحتی این امر مهم از دست رفت و در این میان ایران می‌توانست نقش تعیین کننده‌ای در تحولات همسایه شرقی‌مان ایفا کند. مرز‌ها باز شد، ولی در‌های آموزش و پرورش بر روی کودکان و نوجوانان افغانی باز نشد و همین موضوع مشکلات مضاعفی را هم برای جامعه ایرانی پدید آورد. فرصت‌ها و نحوه دسترسی مهاجران افغانی به آموزش بر اساس تبعیض و بی‌تفاوتی از بین رفت و تبدیل به تلخ کامی و تعارض شد.

در صورتی که میشد دانش آموختگان میلیونی افغان؛ متاثر از فرهنگ و هنر ایران را روانه کشور افغانستان کرد. نسل دومی که اگر در ایران پرورش یافته بودند و می‌توانستند نه تنها چشم‌انداز پیوند اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را با ایران بهبود ببخشند، بلکه تحولات سیاسی و نظامی را به نفع کشورمان تغییر دهند و در نهایت منافع با ارزشی را برای جامعه ایرانی و افغانی فراهم کنند.


پیشرفت تحصیلی افغانی ها، پیشبرد دیپلماسی گسترش فرهنگ و هنر ایرانیان تلقی می‌شود، که هرگز مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار نگرفت. ما حق نداشتیم افغانی‌ها را از امکانات فرهنگی نشر و ترجمه محروم کنیم. هرات و دیگر شهر‌های افغانستان همچنان در انتظار تاسیس دانشگاه آزاد در کشورشان هستند. مراکز علمی در کشور متاسفانه نگاه استراتژیک به کشور هم زبان افغانستان و کودکان و نوجوانان این کشور نداشتند. نسلی که اگر در ایران آموزش می‌دیدند، بطور حتم توانایی تغییر در جامعه افغانی را فراهم می‌کردند. آموزش و تحصیلات افغانی‌ها بر والدین خویش نیز تاثیر عمیقی بر جای می‌گذاشتند و امروز بدون شک جامعه افغانی فرزندانی از جامعه ایرانی را در کشورشان شکل و آرایش می‌دادند؛ کشوری که در سالیان دور بخش اصلی تمدن ایرانی محسوب می‌شده است و پیوند‌های عمیق تاریخی و فرهنگی بین دو ملت وجود دارد. افغانی‌ها با شیوه‌های فرهنگی و آموزشی کشور ناآشنا نیستند و زبان مشترک، کودکان خردسال افغانی را آماده ورود به مدرسه و آموزش را فراهم کرده است، فرصت از دست رفته است، ولی امروز هم می‌توان بر روی کودکان و نوجوانان افغانی سرمایه‌گذاری کرد. با قرار دادن کودکان و نوجوانان و جوانان افغانی در معرض فرهنگ ایرانی و اجتماعی کردن آن‌ها در هنجار‌های علمی و فرهنگی، می‌توان اهمیت آموزش را برای موفقیت و پیشبرد دیپلماسی فرهنگ و هنر را تضمین کرد و این امر مهم در راستای تقویت منافع ملی کشورمان است. بسیاری از مهاجران افغانی، به حمایت لجستیکی و سازمانی برای ثبت نام و انتقال فرزند خردسال خود برای ورود به مدرسه نیاز دارند. مردم افغانستان خود را ایرانی می‌دانند و شهر هرات که به ایران کوچک افغانستان شناخته می‌شود وروزگاری مرکز علم و هنر کشورمان بوده است، امروز به دلیل‌عدم توجه به افغانستان، پاکستان و طالبان در کشوری که می‌توانست متحد استراتژیک کشورمان باشد، ببینید چه می‌کنند؟

 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار