به کوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۷۷
در منزل بودم. آقاى سیدحسن طاهرى خرمآبادى و همسر مرحوم ربانى املشى از قم تلفن كردند و مسأله بازداشت آقای فتح الله ربانى را پيگيرى كردند. آقاى طاهرى گفت، فتحالله در تظاهرات نبوده و آمده بوده، براى جلوگيرى از شعارهاي مضرى كه مىدادهاند. خواست كه وقتى براى ملاقاتش بگذارم. به ايشان گفتم، پيگيرى كنند اگر آیتالله منتظرى بپذيرند، در جلسه خصوصى و بدون اعلان، مثلاً به آقاى ابراهیم امينى بگويد كه حرفهايى كه دربارة رهبرى زدهاند، درست نيست، مسأله از ريشه حل مىشود؛ آيتالله خامنهاى، هم به آقاى امينى و هم به من، اين را گفتهاند. گفت، بعيد است كه آیتالله منتظرى چنين اظهارى بنمايند.
به آقاى قربانعلی دُرّى نجفآبادی، وزير اطلاعات، تذكر دادم و نيز مسأله راه بندان جاده ساوه و تظاهرات وسيع دانشجويان پزشكى در اصفهان را و گفتم نگذارند اين بىنظمىها وسيع شود. ايشان رسيدگى كرد و ساعتى بعد، گزارش داد كه در قم، با اجازه اطلاعات و سپاه و دادگاه ويژه، در منزل احمد منتظرى روضه بوده و روز عاشورا، بعد از روضه، تظاهرات به نفع آیتالله منتظرى شده و شعارهايى دربارة مرجعيت و رهبرى و محاصره خانه ايشان دادهاند و ده نفر منجمله آقاي فتحالله ربانى و پسر آقاى سیدحسین موسوى تبريزى و… بازداشت شدهاند. دادگاه ويژه قم با آزادى فتحالله موافقت نكرده و گفته، مانع بازداشت افراد مقصر مىشده. در ضمن از دفتر رهبرى گله كرد كه در يكى از شهرهاى اصفهان كه وزارت اطلاعات مانع قمهزنى هيأتها شده، بيانيهاى منتشر كردهاند و گفتهاند، سختگيرى نشود و اين باعث شده كه دوباره قمهزنى شروع شده است.
نماز ظهر را اشتباهاً يك ساعت زودتر خواندم و به همين جهت، خيال كردم آيتالله خامنهاى تأخير زيادى براى حضور در نماز جمعه دارند؛ نگران شدم. از دفترشان سئوال كرديم، گفتند تأخير كوتاهى براى برنامه عزادارى در نماز جمعه بوده است.
شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۷۷
آقاى امیر تهرانى، معاون پارلمانی وزير اطلاعات آمد. گزارشهاى ويژه را آورد و گزارش تظاهرات مقابل منزل آیتالله منتظرى و بازجويى از سیداحمد رسولىنژاد، نماينده دماوند و اخلالكنندگان در نمازجمعه را داد و از دفتر رهبرى گله داشت كه رونوشت نامه به وزارت اطلاعات را در مورد قمهزنى به امام جمعه خمينىشهر داده كه براى مردم خواند و جمعى جري شدهاند و اقدام به قمهزنىكردهاند.
آقاى محسن رضايى گفت، از طرف سپاه تحت فشار است كه از فرمانده سپاه حمايت كند و مشورت كرد.
عفت، تلفنى گفت كه همسر مرحوم ربانى املشى، خبر آزادى فتحالله را داده و تشكر كرده است.
عصر، آقای اكبر صفريان، مدیرعامل شرکت پسته رفسنجان آمد و گفت، احمدآقا هاشميان، با سبقت غيرمجاز از طرف راست يك كاميون، جلوی آن پيچيده و كاميون به ماشين او خورده و ماشين را پرت كرده و از آن طرف، مينىبوسى مجدداً به ماشين خورده و به سختى مجروح شده است. تاكنون سيزده نقطه جراحى شده و خيلى مشكل دارد و دكترها گفتهاند، لازم است به تهران ببرند. از مشكلات شركت صادرکنندگان پسته گفت كه مقدار زيادى از سال قبل روى دستشان مانده و بعد از تبليغات منفى اروپا، بازارها از دست رفته و فراوانى پسته سال آينده و نياز فراوان به پول براى خريد و فشار بخش خصوصى به بازار، براى پايين آوردن قيمت،كار را مشكل كرده است.
آقاى دكتر مصطفی معين، وزیر فرهنگ و آموزش عالی آمد. درخواست كرد كه در كنگره فلسطين در دانشگاه علامه طباطبايى شركت كنم. از وضع دولت بهخاطر كم شدن درآمد نفت و فشارهاى سياسى و كارشكنى جناح مقابل و ناامني اقتصادى، معلول بحث ثروتهاى بادآورده، اظهار نگرانى كرد و از اظهارات آقاى رسولىنژاد، اظهار تنفر نمود و قول داد كه با دانشگاه آزاد اسلامى همكارى كنند؛ درخواست داشت كه آنها هم با سياستهاى وزارت همكارى كنند.
فاطى و آقاى محمدجواد ظريف، تلفنى گفتند كه حكم اعدام مرتضی فيروزى، سردبیر روزنامه تهرانتایمز در آخرين دادگاه تأييد شده و براى تحصيل عفو استمداد كردند. در گزارشها، موج حمايت از فرمانده سپاه، توسط واحدهاى خود سپاه شروع شده است.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷