• در دولت آقای خاتمی متأسفانه بعضیها میخواستند کار تبلیغاتی کنند که همین باعث حساسیت غربیها شد. در دولت بعدی هم که حرفها و عملها ناسازگار بود، آنها حساس شدند و پرونده هستهای ایران کاملاً سیاسی شد.
(در مورد عربستان) باید عاقلانه رفتار کنیم. اگر الان آنها شروع کنند و بخواهند مسائل را حل کنند، ما نباید گذشته را به رخ آنها بکشیم. آن موقع حرف اول را خود من میزدم. الان دیگران میزنند.
• امام راحل در قضیه حجاج گفته بودند که اگر ما از صدام بگذریم، از اینها نمیگذریم. ولی وقتی که دیدند حج تعطیل شده و ما نمیتوانیم جواب خدا را بدهیم، مثل این است که نماز را هم باید تعطیل کنیم. حج با نماز چه فرقی دارد؟ امام(ره) ما را جمع کردند و گفتند که من نمیخواهم حج بیشتر از این تعطیل باشد، بروید و مسأله را حل کنید. یعنی امام(ره) زود متوجه قضیه شدند. ما هم رفتیم و کمکم راه حج را باز کردیم.
• اگر این دلواپسها و این حرفهای اینجوری که این طرف میزنند و آن طرف هم اسرائیل و کنگره نبودند، 6-5 ماه قبل کار تمام شده بود و به اینجا نمیرسید. اینها طولانیاش کردند.
• برای من خیلی روشن است که مسأله آنها( منتقدان)، مسأله جناحی است و انقلاب و اسلام نیست. من فکر میکنم اولاً خیلی از کسانی که اینگونه هستند، هیچ رابطهای با انقلاب نداشتند و اینها روزی انقلاب را مسخره میکردند و الان آمدند در جای حساس انقلاب نشستند. مسأله انقلاب نیست. مسأله قدرت است. به نظرم خیلیها اینگونه هستند. نه همه آنها و در این مسأله نان را به نرخ روز خواهند خورد. البته الان دیگر اقلیت هستند.
• در دولت اصلاحات، آقای خاتمی با ادبیات اعتدال پیروز شد. وقتی که پیروز شد، چند نفر از آدمهای افراطی به شکل دیگری آمدند و سخنگوی دولت شدند و رسانهها را تأسیس کردند و بنا بر کارهای افراطی گذاشتند. آنها دولت آقای خاتمی را به مخمصه انداختند. اعتبار آقای خاتمی ماند و در دفعه دوم رأی بیشتری هم آورد. اما آنها این لکه را در دامان دولت اصلاحات گذاشتند. مجلس ششم تحت تأثیر آنها عمل میکرد و برای اصلاحطلبها مشکل درست کردند که دیگر از آن به بعد نتوانستند جان بگیرند، ولی الان دوباره به اعتدال نزدیک شدند و فکر میکنم که ریشه آنها هم اعتدالی بوده است. به هر حال دولت نهم عکسالعمل سیاسی اقدامات تندروها در دولت آقای خاتمی بود.
رفسنجانی: دلواپس ها نبودند 6 ماه پیش کار تمام بود/ مجلس جرات نمی کند در کار توافق مشکل ایجاد کند
• ( اشاره به دولت احمدی نژاد)اگر آقای روحانی و دولتش بد عمل کنند، دوباره همان جریانها پیروز میشوند. بالاخره یک عده از مردم فراموش میکنند و جوانهایی که در جریان مسائل سیاسی نبودهاند، میآیند و رأی میدهند و یک مقدار هم از ابزار قدرت کمک گرفته میشود. یعنی اتفاقی که در سال 84 افتاد.
• در همان چند روزی که بودم، طبق همه نظرسنجیها رأی من 70 درصد شده بود و آقای خاتمی هم حضور داشتند و به آقای عارف هم گفته بود که کنار برود تا تفرقه نباشد. اگر آقای عارف کنار نرفته بود، قطعاً آقای روحانی در مرحله اول پیروز نمیشد.
• نقطه قوت آقای روحانی عمدتاً این است که سر حرفهایش مانده است. بعضیها را نتوانسته عمل کند و من هم میدانم که چرا نتوانسته است و اگر میتوانست، عمل میکرد.
• اشکالاتی در بعضی انتصابات دیده میشود. ایشان باید توجه بیشتری به عقبه خودش کند. خیلی وقتها هنوز قدیمیها دارند زور میگویند و به آنها میخندند.
• الان با این فضایی که مردم دارند، دیگر مجلسیها جرأت نمیکنند که در کار مشکل ایجاد کنند.
• پیشبینی انتخابات اسفند آسان نیست. اگر زور نگویند، انتخابات خوب میشود و الان اکثریت آرای آقای روحانی و راه ایشان را تأیید میکنند. وزارت کشور تا حدودی دست ایشان است. ولی نمیدانیم طرف دیگر چه کار میکند.
• در انتخابات مجلس نمیتوانم حضور داشته باشم ولی در خبرگان میتوانم و حضور خواهم داشت.
• در مذاکرات اخیر یکی از ادلهای که آنها قانع شدند، همین بود که ایران بعد از این میتواند در برخورد داعش با آنها صریحتر همکاری کند.