وي ادامه داد: كودكان همه چيز را كاملا متوجه میشوند و بايد به آنان اجازه دهيم احساس خود را بيان كنند و حتي در مواقعي بايد با آنان همدلي كنيم به طور مثال در رابطه با اتفاق تازهاي كه ميافتد نظر آنان را بپرسيم و اگر از چيزي ناراحت شدهاند علت را جويا شويم و به زبان خودشان با آنان رابطه برقرار كنيم.
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با بيان اينكه نوعي از افسردگي كه افسردگي اتكايي نام دارد ميتواند منجر به مرگ نوزاد شود، گفت: حتي در رابطه با نوزادان موضوع حرف زدن بايد رعايت شود هرچند كه آنان نميتوانند پاسخ دهند اما كاملا همه چيز را متوجه ميشوند.
شايان در خصوص افسردگي اتكايي كه در نوزدان 6 تا 18 ماهه بروز ميكند، افزود: در اين نوع از افسردگي نوزاد مجبور است به دلايلي از جمله بيماري خاص مادر، جنگ، شرايط بحراني و … از مادر جدا شود كه در اين صورت افسردگي با نشانههايي مانند حالت خمودگي نوزاد، بيخوابي، بيتفاوتي نسبت به اطرافيان، كاهش وزن شديد و … بروز ميكند.
وي افزود: در اين بازه كودك كم كم راه ميرود، اين افسردگي به رشد حركتي كودك آسيب ميزند، رشد را متوقف ميكند و حساسيت مفرطي نسبت به عفونت پيدا ميكند كه موجب كاهش ايمني بدن نوزاد ميشود.
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی اضافه كرد: اگر در عرض سه تا پنج ماه مادر برگردد يا جانشين امنی مانند خاله و عمه براي او پیدا شود اين حالت از بين ميرود در غير اين صورت به دليل شدت عفونتها و بيماريها امكان دارد اين افسردگي به مرگ نوزاد بينجامد.
شایان يادآور شد: اصطلاح بيمارستانزدگي براي اين نوع از افسردگي به كار ميرود به دليل اينكه نوزاد را به دلیل عفونتي كه دارد به بيمارستان ميبرند اما عم هماهنگی فضاي بيمارستان با شرايط نوزاد، حال او را بدتر میکند.
وي در خصوص از شير گرفتن كودكان، اظهار كرد: پستان مادر منبع تغذیه كودك بوده و موضوع مهمي براي او محسوب میشود حال اگر کودک يك مرتبه از شير گرفته شود پرخاشگري شديد پيدا ميكند؛ در اين زمينه بايد ذهن كودك را به تدریج آماده كرد.
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در رابطه با افسردگي زودرس كه در دوران 6 تا 18 ماهگي بروز ميكند، اظهار كرد: اين افسردگي بيشتر به «نوع بودن مادر» بستگي دارد يعني ممكن است مادر خودش افسرده باشد يا عزيزي را از دست داده و حوصله کودک را نداشته باشد كه اصلاحا به چنين مادري «مادر مرده» گفته ميشود زيرا هرچند كه به لحاظ فيزيولوژيكي مادر فوت نکرده اما نميتواند براي کودک خود از نظر عاطفي انرژي رواني بگذارد كه اين موضوع روي كودك بسيار تاثيرگذار بوده و او احساس ميكند كه وجودش مادر را افسرده كرده است.
وي افزود: نشانههاي اين نوع از افسردگي ساكت بودن، انزوا، نگاههاي سرد و خشك، اجتناب از نگاه كردن، سكون زياد و ... است.
شايان در رابطه با افسردگي به دلیل سوء تغذيه، گفت: اين نوع از افسردگي به دليل كمبود پروتئين، كالري و آهن به وجود ميآيد اما در حال حاضر به دلیل اینکه كودكان قطره آهن استفاده ميكنند شيوع كمي دارد اما بازهم بايد بررسي شود كه افسردگي كودك به دليل مشكلات فيزيولوژيكي يا مشكلات رواني است.
این کارشناس روانشناسی بالینی در خصوص افسردگي در خلال دورههاي دو و سه كودكي كه از 18 ماهگي به بعد تا قبل از دوران نوجواني را شامل ميشود و انواع مختلفي دارد، ادامه داد: يك نوع از اين افسردگي نیز نشانههايي از جمله حالت خمودگي شديد، اهل بازي نبودن، حرف نزدن، استفاده از كليد واژههايي مانند «نميتوانم»، «موفق نميشوم»، «هيچكس دوستم ندارد» و … دارد كه به طور مستقیم به افسردگي وابسته است.
وي ادامه داد: نشانههايی مانند حرفشنوي كودك، گم كردن وسايل به دليل نداشتن حوصله و توجه، دوست نداشتن مدرسه، احساس گناه زياد و … مربوط به نوع ديگري از اين افسردگي به نام «افسردگي وابسته به رنج» است.
شايان در رابطه با انواع ديگر اين افسردگي، عنوان كرد: گاهي در بعضی از کودکان يكسري از رفتارهاي معادل افسردگي مانند بيخيالي، بياشتهايي، اگزما و … ديده ميشود و در نوع ديگري نیز به دليل افسردگي زياد، كودك از مكانيزم دفاعي پرجنب و جوش يا پرخاشگري استفاده ميكند.
اين كارشناس روانشناسي بالینی تصریح كرد: به دليل اينكه اين علائم ممكن است اختلالهاي ديگري مانند اضطراب، بيش فعالي و … را در برگيرد، نقش متخصص بسيار اهميت پيدا ميكند كه تشخيص درست انجام شود.
افسردگی به شرایط زیستی و محیطی کودک بستگی دارد
وي با بيان اينكه دخترها دو برابر پسرها افسردگي دارند، افزود: براي افسردگي كودكان سن شيوع خاصي را نميتوان تعيين كرد زيرا اين موضوع به شرايط زيستي و محيطي كودك بستگي دارد.
شایان تصریح کرد: گاهي نوع رفتار والدين با كودك ميتواند او را به سمت افسردگي ببرد به طور مثال همزمان كنترل کردن و احساسي بودن افراطي كه موجب ميشود در مواقعي والدین كنترل زياد داشته باشند، در مواقعي كم توجه بشوند و در مواردی نيز حمايت بيش از اندازه انجام دهند كه با اين كارهاي والدین، كودك منفعل و سردرگم ميشود و در نتيجه ممكن است خود را از رابطه با والدين كنار بكشد و منزوي شود.
وي ادامه داد: در درمان كودك افسرده، مادر نقش بسيار مهمي دارد و در مواقعي كه مادر هنوز افسرده نشده و تنها مادر دچار افسردگی است، ميتوان به مادر كمك كرد تا رفتارهايی را انجام ندهد كه منجر به افسردگي كودك شود.
شايان گفت: گاهی والدین افسردگيها و اضطرابهاي خود را به كودك نسبت ميدهند در حالي كه اشكال از خانواده است؛ بايد حواسمان باشد كه كدام مشكل مربوط به خانواده و كدام يك مربوط به كودك است.
وی با بيان اينكه افسردگي به طور كلي بيماري خلق و خو در فرد است، خاطرنشان كرد: بيحوصلگي، اختلال در عملكرد روزانه، خُلق پايين و … نشانههاي افسردگي است اما با توجه به تعداد نشانهها، شدت، مدت، طولاني شدن آنها و ميزان آسيبپذيري به زندگي روزمره برچسب اختلال ميگيرد که در كودكان و بزرگسالان متفاوت بوده و درهر سني خود را به شكلهاي مختلف نشان ميدهد.