*آیا امکان دارد آقای بزرگواری در انتخابات آینده احساس مسولیت نکند و وارد انتخابات نشود؟
در دور اول مردم،نیروهای حزب الهی و جریان من را آورد. دور دوم عملکردم من را آورد. دور سوم هم اگر کارنامه من قابل قبول بود و مردم خواستند و نیروها پای کار بودند (اینطور هم نیست که خودم تنها وارد انتخابات شوم) جریانات از بالا و پایین حمایت کند انشالله وارد انتخابات می شوم. اما اگر فهمیدم مردم توجهی به کارنامه من ندارند و به تبلیغات و شایعات بیشتر توجه می کنند احتمال دارد کاندیدا نشوم.
پاسخ نماینده مردم چهار شهرستان کهگیلویه و بهمئی جای بسی تامل دارد آنجا که میگوید: اگر فهمیدم مردم توجهی به کارنامه من ندارند و به تبلیغات و شایعات توجه میکنند احتمال دارم کاندیدا نشوم!
به بیانی عامیانه، مردمسالاری یعنی اینکه اصل مردم هستند و حقیقت را مردم تشخیص میدهند. مهمتر از این مفهوم، پذیرفتن این اصالت و حقیقت، آنهم در هر شرایطی است!
برخی جریانات و گروهها مردم را تا جایی قبول دارند که خود مقبول مردم واقع میشوند و هر آنجا که مردم دست رد بر سینهی آنان میزنند آنان بلادرنگ مردم را متهم به عوام بودن، نداشتن درک صحیح، متاثر از شبکههای ماهوارهای، متاثر از شایعات و تبلیغات و مواردی از این دست میکنند.
البته همهی اینها ریشه در نوع نگاه و تفکر حاکم بر جریانات تمامیتخواه و اقتدارگرا دارد و به نظر میرسد مرز میان تفکر اقتدارگراو مردمسالار به همین موضوع برمیگردد؛ یعنی جایگاه مردم و زاویهای که به نقش مردم نگاه میشود. تفکری که خود را قیم و ولی مردم میداند با تفکری که مردم را ولی نعمت و محور و اصل میداند در دو سوی مقابل هم قرار دارند و فاصلهی این دو تفکر به درازای فاصلهی میان تمامیتخواهی و دموکراسیخواهی میباشد.
تفکری که در پاسخ محمدعلی بزرگواری به سوال فوق مشهود است؛ توجه مردم به شایعات به جای توجه به عملکرد و درک صحیح از کارنامه من!
در حالیکه تفکر مردمخواه و دموکراسیخواه در پاسخ به این سوال، پاسخ میدهد: اگر مردم کارهای اینجانب را کافی ندانستند یا در شان خود نپنداشتند یا کسی را بهتر از بنده برای خدمتگزاری تشخیص دادند، احتمال دارد کاندیدا نشوم.