( نظام جمهوری اسلامی ایران)، یک صاعقه نیست که از آسمان آمده باشد و نیروهای آن نیز ملائک آسمانی نیستند، بلکه خود ما هستیم، بد یا خوب ،ضعیف یا قوی، بصیر یا کوته‌بین - نظام یک ساندویچ هم نیست که خریداری و خورده شود، بلکه یک هدف والا و اهدافی در راستای آن است و یک چارچوب است، یک تشکیلات هدفدار و برنامه‌ریزی شده می‌باشد.
کد خبر: ۱۶۴۵۲۸
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۶ 16 January 2016
به گزارش تابناک ایلام، مردم، از هر قشر و مقامی که باشند، بدنه را تشکیل می‌دهند، بدنه‌ای که تلاش می‌کند تا خود را به آن هدف برساند. در میان این بدنه همه گونه انسان یافت می‌شود، از مؤمن گرفته تا کافر و منافق – از متقی گرفته تا فاسق و فاجر. از سالم گرفته تا بیمار و افلیج ...، همگان نیز طی نسل‌ها می‌آیند و می‌روند، امام خمینی رحمة الله علیه نیز می‌رود، دشمنان آشکار و پنهانش نیز رفته و خواهند رفت. اما "نظام" پابرجاست، چون اصولش درست است و مجموعه‌ی بدنه، خواهان و مدافع آن است.

1. در هیچ کجای دنیا به اندازه‌ی ایران، همه چیز و همه کس و همه کار، به معنا و مفهوم «نظام» نیستند. اگر نام نظام شان را مثلاً «جمهوری دموکراتیک» گذاشتند و یا گفتند نظام اندیشه سیاسی و اعتقادی ما "لیبرال دموکراسی" است، هیچ تخلفی را ناقض آن نمی‌دانند.
هیچ گاه درامریکا، انگلیس، فرانسه و ...، قتل، جنایت، جنگ، خفقان، تورم، بیکاری، اختلاس، اختناق و ...، خدشه‌ای به شاکله‌ی اصل "نظام‌شان" وارد نکرده است؛ اما در ایران از کراوات و پاپیون برخی آقایان گرفته تا ساپورت و مانتو و مدل آرایش مو و صورت برخی خانم‌ها را یک امر کاملاً سیاسی تلقی کرده و مقابل «نظام» می‌گذارند! خب این ضعف بینش و بصیرت سیاسی ما و قدرت تبلیغاتی دشمنان ماست.

2. در کدام کشوری تورم، بی‌کاری، اختلاس و فساد مقامات، حتی اگر منجر به بازداشت، زندان یا اعدام آنان گردد، یا اعتراض و اعتصاب مردمی، حتی اگر منجر به سرکوب خشونت‌بار پلیسی آنان گردد، در مقابل اصل نظام‌شان قرار گرفته است؟ چرا در جمهوری اسلامی ایران، حتی پیاز و گوجه فرنگی نیز به مثابه‌ی "نظام" تلقی می‌شود؟! در امریکا و اروپا، تقریباً ماهی یک اعتصاب و تظاهرات گسترده بر پا می‌شود و اغلب نیز به درگیری و خشونت پلیسی می‌انجامد، اما در ایران اگر پنج هزار نفر به خاطر اخراج یا گرانی یا...، اعتراض و اعتصاب کنند، یک انقلاب دیگر فرض می‌شود و حتی اوباما، مرکل، نتانیاهو و ... نیز وارد میدان می‌شوند!

3. نه کسی کلاهبردار و جانی به دنیا می‌آید و نه به کسی تضمین داده شده که تا آخرین نفس حیاتش "علیه‌السلام" باقی می‌ماند. خواه در نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، یا نظام حکومت حضرت رسول صلوات الله علیه و آله و امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه.
سردار سپاه که چیزی نیست، ممکن است یک رییس جمهور، به رغم آن که سابقه خیانت، یا مال‌اندوزی، آن هم از منابع بیت‌المال نداشته و اتفاقاً خیلی هم مجاهد و مبارز بوده است، پس از رسیدن به قدرت، در تکبر، حب جاه و ثروت خود خفه شود – ممکن است یک حضرت آیت‌الله العظمی، فقط به خاطر یک عقده یا حسادت اندک، یا علقه‌ی بیش از حد به همسر و فرزندانش، یک بی‌بصیرتی ساده و انفعال در مقابل خویشان یا اطرافیان در دفترش، تحت تأثیر قرار گرفته و حتی علیه اسلام، تشیع و ولایت بایستد (آیا کم داشتیم؟) – ممکن است یک جناب بسیار وزین، تحصیلکرده در دانشگاه و حوزه، خدمتگزار و ...، با دو تا انتخاب و انتصاب و کمی کف و صوت و هورا کشیدن عده‌ای کم یا زیاد، خودش شیطان خطرناکی شود و ...؛ پس تا دنیا هست و انسان زندگی می‌کند، این امتحانات و ابتلائات وجود دارد.

4. اینها و تمامی معضلات و دشمنی‌ها، چه منبع و منشأ داخلی داشته باشند و چه خارجی، ضعف‌هایی هستند که مرتفع کردن آنها، مستلزم دفاع از نظام است و از نظام دفاع می‌کنیم تا قدم به قدم این ضعف‌ها برطرف شود و نظام به اهداف و آمالش نزدیک‌تر گردد.
مملکت و نظام بیرون، عین مملکت و نظام درون خود ماست. آیا ما با این همه ضعف و نادانی که در وجود خودمان هست، دفاع ازاسلام را کنار می‌گذاریم؟ یا آن که سعی می‌کنیم ضعف‌ها و گناهان خود را کنار بگذاریم تا بیشتر تجلی اسلام گردیم؟! آیا چون قوای نفس حیوانی در وجود ما هست و گاه بر قوای عقلانی نیز چیرگی هم دارد، یکجا و ناامیدانه عقل را برای همیشه رها می‌کنیم و تسلیم نفس می‌شویم، یا سعی می‌کنیم نفس را به بند کشیده و مهار کنیم و قوای عقلانی را بر مملکت وجود حاکم کنیم؟
بیرون هم همین است. عقل همان "ولایت" است، نفس همین "قدرت و ثروت" است، و این جنگ همیشه ادامه دارد. اگر دفاع کردیم، خودمان پیروز می‌شویم و اگر دفاع نکردیم و ناامیدانه تن به ذلت و شکست دادیم، خودمان به هلاکت می‌افتیم./ ز

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۵
تغییر سیاستهای نظام و افراد ان از شکل مردمی و میانه رو بسمت استبداد طالبانی نشان میدهد این نظام با شکل و عنوان ظاهری ثبات، در تحولات عمیق و نگران کننده است. بینظمی و بیقانونی و اشفتگی لازمه چنین تحولاتی با حفظ اعتماد مردم به اهداف ابتدای انقلاب است. در شرایط بحران بیکاری، دریافت حقوق اندک توسط بیکاران میتواند نظام را بیمه کند. اقتصاد فراموش شده چاهی است که اسلام و انقلاب را خواهد بلعید.
حکومت اسلامی ثابت کرد خود عین سلطه طلبی مطلق است و روی تمام مستبدین تاریخ را سفید کرده.
با مجموعه اتش باختیار و گسترده کنونی در قدرت ماندگار کشور، هیچ مشکلی حل نخواهد شد و حکومت چاره ای جز تحولات عمیق سیاسی و بازنگری در تفکر و حذف هزینه های غیرضروری و برنامه ریزی جدی و پیگیر اقتصادی ندارد. نظام باید بداند که اسلام به کسی و قدرتی متکی نیست و خداوند به هیچ جنایتکاری بنام مسلمان نظر رحمت و مغفرت ندارد. بدون تردید امام زمان فقط با حکومت ایران خواهد جنگید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار