به گزارش تابناک کرمان، یک هفته‌ای‌ست که چشم‌ها به سمت فلسطین است و قلب‌ها برای غزه مظلوم می‌تپد! هفت روز است تصاویری را می‌بینیم که از آن‌ها خون می‌چکد! فرزندان فلسطین دارند در میان بی‌خبری دنیا و بایکوت رسانه‌های آن‌ها پر می‌کشند.
از دخترکان و پسرکان چند روزه و چند ساله تا نوجوانان و جوانان نوخاسته و نوشکفته زیر تیغ آتش گروهی می‌سوزند که در سال ۱۹۴۸ با زور سلاح، خود را در قلب فلسطین جای دادند و با کمک آتش گلوله‌های سربی، دولت تشکیل دادند و سعی کردند به همین روال ادامه دهند! ۷۵ سال نحسی که با خونریزی گذشته و رژیم اشغالگر جان‌های بی‌شماری را زیر خاکی فرستاده که هیچ وقت متعلق به او نبوده و نخواهد بود.
فلسطین! سال‌هایی که زخم خوردی و دلت سرتاسر خون شد و سال‌هایی که صدای موشک و بمب در فضایت می‌پیچید و ناله فرزندانت را همانجا خفه می‌کرد، چقدر پردرد و جانکاه گذشت، اما حالا در میان آتش و دود و در ثانیه‌های سخت و پر از خون تو تنها نیستی! فرزندان روح‌الله در کنارت ایستاده‌اند.
ما به آن پیر فرزانه قول دادیم تا روزی که شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا زمانی که مبارزه هست، ما هستیم!
آن روزی که صدای ملکوتی خمینی کبیر را شنیدی یادت هست؟ همان ساعتی که از قم قیام کرد و از مسلمانان خواست زیر بار ظلم و جور نمانند؟ مطمئنم وقتی زمین داشت زیر پای ابهتش می‌لرزید، لبخند زدی و جان گرفتی!
آن روز لبیک گفتیم و صف به صف پشت سر بت‌شکن قرن ایستادیم و حکومت ظالمی را سرنگون کردیم که در کشورمان ریشه دوانده و همه جا را فرا گرفته بود؟ قدرت داشت و دنیا با او بود، اما ما کشورمان را از زیر یوغش بیرون کشیدیم، تو هم می‌توانی!
می‌دانی فردا سالگرد هنگامه‌ای عظیم در کرمان است که راه انقلاب ما را هموار کرد؟ شاید تقارن این روز با دقایق سختی که می‌گذرانی بدون علت نباشد، حداقل فایده‌اش این است که چند سال آینده‌ات را می‌توانی در آیینه آن ببینی!
مثل ما که ۴۵ سال است در مسجد جامع شهرمان نماز می‌خوانیم، روزهای شیرین سر به سجده گذاشتن فرزندان تو هم در قدس می‌رسد، کمی دیگر طاقت بیاور قهرمان! این دیوانه بازی دشمن خونخوارت نشانه خوبی است، دست و پا زدن در لحظه مرگ کاملا طبیعی است.
بدان آن‌ها همان سرنوشتی را دارند که چماق بدستان رژیم سفاک پهلوی داشتند، آن‌ها هم در لحظه نابودی‌شان مسجد جامع ما را آتش زدند، قرآن‌ها را سوزاندند و مردم را به خاک‌وخون کشیدند.
آن روز‌ها را هر طور که بود و با هر سختی‌ای که به جانمان چنگ زد، گذراندیم و به روز‌هایی رسیدیم که وقتش رسیده بار دیگر فتح‌الفتوح کنیم، آری می‌خواهیم با هم پیروز شویم.
تو خیلی وقت است که ما را در کنار خودت احساس می‌کنی فلسطین! از همان روزی که خط بطلانی روی رؤیای از نیل تا فرات‌شان کشیدیم، آرزویش را به دلشان گذاشتیم و گفتیم فلسطین، فلسطین از نهر تا بحر است! تا همین حالا در کنارت بودیم، ما حتی از یک وجبش هم کوتاه نیامدیم و نخواهیم آمد، همچنان در کنارت می‌مانیم تا زخم‌هایت را ببندی و روی پای خودت بایستی!
آینده از آن ماست فلسطین! قدس متعلق به ما مسلمانان و آزادی‌اش حتمی است، اما روزی که در کنار هم قامت می‌بندیم و با هم به نماز می‌ایستیم جای خیلی‌ها خالیست، اما قلب ما ایرانی‌ها بویژه کرمانی‌ها برای نبودن یک نفر تیر می‌کشد، همان تربیت شده نهضت خمینی که پناه امنی بود و برای ساختن لحظات غرورانگیز در فلسطین خیلی زحمت کشید.