مرور روزنامه‌های شنبه ۳۰ اردیبهشت
احتمال پیروزی قلیچدار اوغلو در دور دوم، اهداف برنامه ششم در حوزه مسکن چگونه ناکام ماند؟ ایران و افغانستان و موضوع آب، معمای کمبود اسکناس در خودپردازها، ۳۳ مرکز همسریابی، مامور جوانسازی ایران، ریزش دلار به بازار طلا سرایت کرد، اخطار به طالبان و پشت‌پرده حذف بانک‌های بد، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۰۶۰۹۷
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۹ 20 May 2023

به گزارش تابناک؛ روزنامه‌های امروز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که نگاهی به انسداد سهم ایران در هیرمند از سوی طالبان، اخطار به طالبان، حضور بشار اسد در نشست اتحادیه عرب و رکوردشکنی تورم در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

شکست؛ تاوان مقصرتراشی

مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان شکست؛ تاوان مقصرتراشی نوشت: نتایج لیگ برتر فوتبال کشورمان مشخص شد و پرسپولیس تهران به مقام قهرمانی دست‌یافت. سپاهان اصفهان دوم و استقلال تهران به مقامی بهتر از سومی نائل نشد. شاید این خبر به‌خودی‌خود جز برای اهالی ورزش، موضوعیتی نداشته باشد، اما تحلیل چرایی این رتبه‌ها و استفاده از درس‌های آن در سایر حوزه‌ها خالی از لطف نیست.


امسال استقلال تهران فارغ از بحث‌های مدیریتی و مسائل مرتبط با سازمان خصوصی‌سازی و بورس، شکایت‌های متعدد، بدهی‌ها، حواشی بازیکنان و ... بیشترین اظهارنظر‌های خارج از زمین را به خود اختصاص داد. استقلال به‌نحوی یک جنگ روانی آغاز کرد تا بلکه بتواند برخی اتفاقات را تحت تأثیر قرار دهد و روی جامعه داوری و هواداران، عملیات کند، اما به‌واسطه افراط و بی‌حدومرز بودن این عملیات، نتیجه عکس گرفت؛ اثر کوتاه‌مدت آن بر جامعه داوری منفی شد و اثر بلندمدت آن نیز بر هوادارانش منفی خواهد شد. استقلال با این شیوه، به بازیکنان و کادر فنی این بهانه را داد که نگران نتایج نباشند؛ در صورت قهرمان نشدن یا باختن در شهرآورد، به‌راحتی می‌توان پشت واژگانی، چون مافیا، ناداوری، فوتبال ناپاک و ... پنهان شوند و آسیبی نبینند و این‌گونه ناخواسته، پایه‌های انگیزه، تحرک و برنامه‌ریزی را سست کردند.


با این اوصاف، بهترین اتفاق برای پرسپولیس، ابقا یا نصب کسی با مختصات ساپینتو است. اما چرا؟
ساپینتو پر شور و حرارت است؛ انرژی به بازیکنانش منتقل می‌کند؛ اما با همین هیجان، با داور و کمک‌داور و ناظر و ... درگیر می‌شود. با همین دست‌فرمان در نشست خبری حاضر می‌شود و حاشیه‌سازی می‌کند و برآیند کار این است که به بازیکنان و هواداران، القا می‌شود هیچ نقصی متوجه کادر فنی و بازیکنان نیست بلکه علت عدم توفیق، صرفا باید چیزی شبیه مافیا و ناداوری و ... باشد. همین امر، انگیزه حرکت و اصلاح را از همه می‌گیرد. درست است که فوتبال خصوصا در عصر جدید، تنها منحصر در ۹۰ دقیقه داخل مستطیل سبز نیست و حتی کری‌خوانی‌های قبل و بعد، نشست خبری، اعتراض‌ها، نامه‌ها، شکایت‌ها و موج‌سازی خبری و فکت‌سازی از ناداوری‌ها هم بخشی از جورچین فوتبال شده است، اما افراط در پیگیری این موارد همان‌قدر که می‌تواند کمک‌رسان باشد، آسیب‌رسان است.


نکات پیش‌گفته صرفا درباره فوتبال، صادق نیست، بلکه در بسیاری از حوزه‌های کشور متأسفانه به یک فرهنگ تبدیل‌شده است. تقریبا کسی پیدا نمی‌کنید که خود و عملکردش را دارای قصور و تقصیر بداند. سران دولت قبل، بدنه دولت قبل، تحریم‌های دشمن و امثالهم شاید نه مثل اعتراضات و عملیات‌های توهمی فوتبالی باشند، اما در اینکه دستاویزی برای شانه خالی کردن شده‌اند شبیه یکدیگرند.


باید در همه عرصه‌ها یاد بگیریم به‌جای طراحی و صرف وقت و انرژی برای توجیه شکست، همان طراحی و وقت و انرژی را برای کسب پیروزی انجام دهیم.
گفتاردرمانی روزبه‌روز عمر کمتری پیدا می‌کند و دیگر پاسخگوی مردم نیست. مسکّن‌ها و درمان‌های مقطعی باید جای خود را به درمان قطعی بدهد و آن مستلزم بهره‌گیری از متخصصان متعهد، کاربلد و حاذق است.


رنج تهیدستان اندازه گرفتنی نیست

محمد‌صادق جنان‌صفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: نمی‌دانم آیا این نوشته از سوی اداره‌کنندگان این سرزمین خوانده می‌شود یا نه و نیز نمی‌دانم سیاست‌ورزان ایرانی به ویژه آن‌هایی که قدرت واقعی در این آب و خاک را در اختیار دارند، این نوشته را می‌خوانند یا نه. این را، اما نیک می‌دانم و بسیار پدران و مادرانی را دیده‌ام که شانه‌شان زیر بار تهیدستی و ناتوانی در انجام خواست‌های حداقلی فرزندان خود خم شده و رنجی می‌کشند که با هیچ متر و معیاری قابل اندازه‌گیری نیست. از سوی دیگر این را هم خوب می‌دانم که در این مرز و بوم کسانی هستند که با رانت و فساد به مقام‌های سیاسی دست‌یافته و از همین نقطه درآمد‌های بهت‌برانگیزی به دست آورده‌اند! و به این دلیل که به اطلاعات پولی و مالی و ارزی و نیز تغییرات احتمالی در هر کدام از متغیر‌های اقتصادی دسترسی دارند، چه میزان درآمد‌های فسادساز به دست آورده‌اند. تلخ‌تر از رشد شگفت‌انگیز درجه نابرابری در این کشور هیچ چیز دیگری نیست و همین مساله است که اندوه و رنج تهیدستان را جگرسوزتر می‌کند.


نوشته حاضر، اما قصد ندارد راه‌های شکست‌خورده دهه‌های تازه‌سپری‌شده را برای کاستن از میزان فقر و رنج ایرانیان پیشنهاد دهد و با شعار‌ها و سیاستگذاری‌های ناکارآمد و عوام‌گرایانه نسخه بپیچد که انواع مالیات را بگیرید و مصادره کنید و… این‌ها راه‌حل نیستند که اگر بودند امروز این وضعیت را نداشتیم که آقامحمدی از سیاستمداران نزدیک به بالاترین نهاد‌های قدرت با صراحت بگوید: «دو هزار و ۲۰ محله و ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت در سراسر ایران وجود دارند که از امکانات اولیه زندگی مانند مسکن، اشتغال، تحصیلات تا ۱۲ سال، سلامت، خوراک و پوشاک محروم هستند…»


حالا دیگر دوره‌ای نیست که به بیان درد‌ها بپردازیم و هر روز وضعیت غم‌انگیز ایرانیان را به یکدیگر نشان دهیم و بگوییم که وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم. این روز‌ها باید از راه‌حل‌های بنیادین برای برون‌رفت از وضعیت دهشتناک ایرانیان گفت و نوشت. اقتصاددانان نیز باید گامی فراتر گذاشته و تنها به این کار نپردازند که رشد نقدینگی موجب تورم شده است. این‌ها دیگر به کار نمی‌آیند و باید به ریشه‌ها پرداخت. از نظر نگارنده باید دو اتفاق بزرگ در سیاست داخلی و خارجی رخ دهد که بیشتر از این بر درد تهیدستان افزوده نشود. راه نخست این است که سازمان و روش‌های مبارزه برای به دست آوردن قدرت سیاسی را از این وضعیت کنونی که راه را برای حضور همه نخبگان دلسوز ایران بسته است، تغییر دهیم. این اتفاق اگر رخ دهد دولت و مجلس در اختیار افرادی از یک جناح سیاسی که از قضا ناکاربلدترین نیز هستند، نمی‌افتد. اتفاق دوم باید در سیاست خارجی رخ دهد و تعادل به این متغیر برگردد. نمی‌توان با یک گروه از نیرومندترین کشور‌ها که می‌توانند سرمایه و تکنولوژی و تخصص به ایران بیاورند و ثروت‌های فروخفته در دل زمین و دریا‌ها را به درآمد تبدیل کنند، تا ابد قهر بود.

ناتو و غرب عامل جنگ و جنایت جنگی در اوکراین

هادی محمدی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با تیتر ناتو و غرب عامل جنگ و جنایت جنگی در اوکراین نوشت: یک سال و چند ماه از بحران و جنگ اوکراین می‌گذرد و با اینکه در ظاهر هیچ کشوری از جنگ استقبال نمی‌کند، ولی از نشانه‌های قبل و بعد از شروع این جنگ به‌خوبی پیداست که امریکا، ناتو و غرب، جنگ نیابتی خود را با روسیه با قربانی کردن اوکراین و مردم آن و اهداف ژئواستراتژیک در قبال روسیه و چین و نظام جهانی، در یک مسیر گسترش یابنده و منحنی رخداد‌های خطرناک جهانی فزاینده، دنبال می‌کنند. رویکرد جنگ‌افروزانه ایالات متحده به حدی نگران‌کننده است که برای حفظ سیطره و هژمونی جهانی حاضر است سخن از نابودی جهان بگوید و آنچه را تا به حال به‌عنوان صحنه‌های جنایت جنگی آفریده، در وسعت بزرگ‌تری به نمایش بگذارد تا جایی که کیسینجر هم بر ضرورت پرهیز از آن در ۹۰ سالگی خود تأکید می‌کند.


این خوی وحشی و لجام‌گسیخته نه تنها نابودی روسیه را دنبال می‌کند، بلکه بنا به گزارش‌های منتشر شده از سوی شورای امنیت ملی بلاروس، ناتو با تمرکز بر مناطق مرزی این کشور و انتقال سلاح و مهمات برای بی‌ثباتی و ناامنی و اقدامات تروریستی، به‌عنوان بخشی از برنامه امریکا و غرب در حال گسترش دادن به دامنه و جغرافیای جنگ است. البته یک رویکرد و سیاست روشن تسلیحاتی از سوی امریکا و انگلیس به چشم می‌خورد که اروپا نیز آن را نمایندگی می‌کند و مسئول پروژه میدانی جنگ است. طی یک سال و اندی از جنگ اوکراین حمایت مالی و تسلیحاتی و لجستیکی و دیپلماتیک از پارامتر‌های عمومی شروع شده و اکنون به هواپیما، تانک لئوپارد، موشک‌های بال‌دار و کروز و دوربرد و سیستم‌های رادار و موشکی دفاعی و هجومی رسیده است. این امکانات، کاملاً برای گسترش شعاع جغرافیایی جنگ و کشاندن جنگ به داخل خاک روسیه برنامه‌ریزی شده و اساساً بیشتر محور‌های جنگی را نیرو‌های ناتو، افسران انگلیسی و فرماندهان امریکایی، لهستانی و آلمانی به‌عهده گرفته‌اند. اگرچه گفته می‌شود که هزاران نیروی اوکراینی توسط ناتو یا امریکا و کشور‌های اروپایی در حال آموزش هستند، ولی میزان تلفات در محور‌های درگیری از یک سو و درک تدریجی ماهیت این جنگ، نباید از نیرو‌های اوکراینی، ظرفیت چندانی به‌جا گذاشته باشد و دقیقاً همان کسانی که مقامات قضایی آلمان به‌عنوان نئونازیست‌ها و کودتاچی‌ها دستگیر و محاکمه می‌کنند، به‌عنوان هسته‌های نظامی اوکراینی باقی مانده‌اند. امریکا، ناتو و متحدان غربی آن، به‌جز آفریدن ویرانی و جنایت جنگی گسترده در اوکراین، از هرگونه تلاش برای توقف جنگ نیز که از سوی مؤسسات جهانی یا کشور‌های مهم ارائه می‌شود، ممانعت به‌عمل می‌آورند. از نگاه امریکا و متحدان جنگی‌اش، مرحله جدید جنگ اوکراین، کشاندن شعله‌های جنگ به داخل روسیه است که نیازمند تدبیر و واکنش بازدارنده روسیه و تلاش برای متوقف کردن ماشین جنگی غربی و امریکایی است.

 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار