مرور روزنامه‌های یکشنبه ۱۶ شهریورماه
حرکت بورس به سمت تعادل، دستور دیپلماتیک برای یاقوت سرخ، وزارت صمت بعد از ۴ ماه هنوز با سرپرست اداره می‌شود، ‏داغ فراموشی قربانیان اسیدپاشی سریالی اصفهان در آستانه ششمین سالگردش، دریاچه ارومیه دوباره خشک می‌شود؟، هاله ‏ابهام پیرامون جسد منصوری، بالا رفتن قیمت مواد خوراکی خطر سوء تغذیه را تشدید می‌کند ومواجهه روحانی و قالیباف در ‏بهارستان از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است. ‏
کد خبر: ۸۹۶۰۲۸
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۸ 06 September 2020

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه شانزدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که بدهی انگلیس به ایران و ‏اعتراف ۴۰۰ میلیون پوندی لندن از یک سو و زنگ عیرحضوری آغاز سال تحصیلی رئیس جمهور برای مدارس حضوری دانش ‏آموزان در شرایط کرونا از دیگر سو در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است. ‏

روزنامه‌های امروز در ادامه گزارش‌ها و یادداشت‌های انتقادی از عملکرد دولت در بازگشایی مدارس پیکان نقد‌های خود را ‏امروز به نسخه غیرحضوری‌ها برای حضوری‌ها نشانه گرفتند. ‏

دست رد ایران به سینه روسیه برای میانجی گری بین ایران و آمریکا و گمانه زنی‌ها درباره انتخابات ۱۴۰۰ و فعالیت‌های ‏قالیباف و یارانش در روز‌های اخیر از دیگر موضوعاتی است که در صفحات نخست تعدادی از روزنامه‌ها مورد توجه روزنامه ‏نگاران قرار گرفته است. ‏

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: ‏


دولت محترم؛ گشایش اقتصادی، پیشکش! ‏

سید جلال فیاضی‎ ‎‏ طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان گشایش اقتصادی، پیشکش! ‏ نوشت: چند هفته پس از اعلام ‏طرح گشایش اقتصادی از سوی رئیس‌جمهور و پیامد‌های نه چندان مطلوب آن، حالا سخنگوی دولت از نقشه راه اقتصادی برای ‏یک سال باقی مانده به قرن جدید سخن گفته است که شامل برنامه‌ها و پروژه‌های مهم و اثرگذار در زندگی مردم است. ‏
‏ تردیدی نیست که دولت همه تلاش خود را به کار می‌گیرد تا گره از مشکلات مردم بگشاید و باید قدردان تلاش‌های دولتمردان به ‏ویژه در حوزه سلامت و مدیریت اپیدمی کووید-۱۹ و مداوای بیماران کرونایی و نیز تامین کالا‌های اساسی مورد نیاز مردم بود. اما ‏واقعیت آن است که موانع جدی موجود از جمله؛ تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی دشمن، آثار مخرب شیوع کرونا بر اقتصاد، برخی ‏سوء مدیریت‌ها در دستگاه‌های اداره کننده کشور، اختلافات و تنش‌های سیاسی فی مابین دستگاه‌ها و جریان‌های سیاسی ضریب ‏موفقیت را کاهش داده است. ‏

دولت محترم؛ گشایش اقتصادی، پیشکش! ‏/تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰؟ ‏/ نسخه‌پیچی «غیرحضوری»‌ها برای «حضوری»‌ها
‏ پس از اعلام طرح گشایش اقتصادی، گمانه‌زنی‌های متفاوتی در محافل سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای کشور رخ داد که در نهایت از ‏اوراق فروش سلف نفتی رونمایی شد که با توجه به مخالفت قوه قضاییه و مجلس با کارشناسی نبودن طرح وضرورت بررسی ‏بیشتر و رفع اشکالات قبل از اجرا متوقف شد. اما متعاقب آن ریزش ۳۰۰ هزار واحدی شاخص بورس موجب تبخیر صد‌ها میلیارد ‏تومان سرمایه مردمی شد که در ماه‌های گذشته با داغ شدن تب بورس و اعلام حمایت‌ها و وعده‌های دولت و برخی دیگر از ‏دستگاه‌ها برای حمایت از آن، به بازار سرمایه روی آورده بودند. زیان گسترده مردم علاوه بر ضربه‌ای که بر اعتماد عمومی وارد ‏کرد می‌تواند بازار سرمایه را که یکی از بهترین بازار‌ها برای رونق تولید و حل معضلات اقتصادی کشوراست دچار چالش ‏کند. همزمان روند کاهشی ارزش پول ملی - پس از یک نوسان کوتاه - ومتعاقب آن کاهش قدرت خرید مردم ادامه یافت و موج ‏دیگری از گرانی را دامن زد. این پیامد‌های ناگوار موجب نگرانی دلسوزان وصاحب نظران درباره بازتاب‌های اظهارات اخیر ‏سخنگوی دولت در خصوص طرح‌های اثر گذار در زندگی مردم در سال آخر دولت می‌شود! ‏
در این زمینه یادآوری چند نکته ضروری است: ‏
‏ نخست این که، چون اظهار نظر‌های گوناگون و پی‌درپی و متاسفانه گاه متناقض مسئولان کشور به ویژه شخصیت‌های موثر در ‏قوای سه‌گانه در زمینه مسائل اقتصادی می‌تواند نتایج غیرقابل پیش‌بینی در پی داشته باشد، بنابراین توصیه می‌شود مسئولان سعی ‏کنند کمتر اظهارنظر کنند ودر حد ضرورت سخن بگویند و بیشتر عمل کنند. ‏
‏ دیگر این که پیشنهاد می‌شود؛ مسئولان کشور به جای استفاده از فعل" مستقبل" در اظهارات خود از افعال "ماضی" استفاده و ‏اقدامات انجام شده را اطلاع‌رسانی کنند. به عبارت دیگر به جای "انجام خواهد شد"بفرمایند:" انجام شد". ‏
‏ و بالاخره این که مردم شرایط فعلی کشور و موانع پیش روی دولت را به خوبی درک می‌کنند و توقع گشایش اقتصادی و طرح‌های ‏تاثیرگذار در زندگی خودرا ندارند. در این شرایط انتظار مردم تلاش برای مهارسرعت افزایش مشکلات است. به طوری که تا حد ‏ممکن از کاهش بیشتر ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم جلوگیری وگرانی افسارگسیخته مهارشود تا فشار اقتصادی بر دوش ‏مردم بیش از این افزایش نیابد؛ گشایش اقتصادی پیشکش! ‏

تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰؟ ‏

صادق زیباکلام طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه شرق با عنوان تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان نوشت: در عالم پزشکی، ‏به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی می‌دهند. دلم نمی‌آید مقایسه کنم؛ اما وضعیت اصلاح‌طلبان شباهت به بیماری پیدا کرده ‏که عده‌ای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی می‌دهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند. در برخی از انتخابات‌های ‏ریاست‌جمهوری در یکی، دو روز آخر یکباره موجی راه می‌افتاد و بسیاری که چندان بنا نداشتند در انتخابات شرکت کنند، به پای ‏صندوق‌های رأی می‌رفتند. در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ میلیون‌ها «دقیقه نودی» در روز‌های آخر بر دودلی‌های‌شان فائق آمدند و ‏در ساعت‌های پایانی رأی‌گیری به پای صندوق‌های رأی شتافتند. تنفس‌دهندگان مصنوعی به کالبد اصلاحات امیدوارند این پدیده در ‏خرداد ۱۴۰۰ هم اتفاق بیفتد. رأی‌دهندگان طیف اصولگرا (از طرفداران محمود احمدی‌نژاد تا جبهه پایداری، اصولگرایان ‏میانه‌رو‌ها تا اصولگرایان رادیکال) همه تکلیف‌شان روشن است و «دقیقه‌نودی» ندارند؛ بنابراین «دقیقه‌نودی»‌ها شامل بدنه ‏اجتماعی اصلاح‌طلبان هستند. به‌همین‌خاطر هم هست که پدیده «صف‌های طولانی» در ساعات پایانی اخذ رأی معمولا در ‏شهر‌های بزرگ و عمدتا هم در مناطق مرفه نشین‌تر آن‌ها اتفاق می‌افتد. اصلاح‌طلبان امیدوارند شاید مناظره‌ها بتواند جرقه‌ای بزند. ‏

دولت محترم؛ گشایش اقتصادی، پیشکش! ‏/تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰؟ ‏/ نسخه‌پیچی «غیرحضوری»‌ها برای «حضوری»‌ها

امیدوارند مثلا حضور دکتر ظریف یا محسن هاشمی در مناظره‌ها و رفتار و گفتار مؤدبانه و دیپلماتیک آن‌ها بتواند بخشی از آن ‏امواج «دقیقه‌نودی» را به راه بیندازد. سؤال اینجاست که چقدر حضور ظریف، محسن هاشمی یا حتی خود آقای خاتمی ممکن است ‏‏ «معجزه» رفتن آن ۲۴ میلیون به پای صندوق‌های رأی را تکرار کند؟ پاسخ این پرسش در گرو تحولاتی است که ممکن است در ‏چند ماه آینده اتفاق بیفتد؛ والا اگر تغییر و تحول خاصی اتفاق نیفتد و با همین فضای سنگین شهریور ۱۳۹۹ وارد خرداد ۱۴۰۰ ‏بشویم، جرثقیل هم نمی‌تواند حتی بخشی از آن ۲۴ میلیون را به پای صندق‌های رأی بیاورد. نیازی به تجزیه و تحلیل‌های پیچیده ‏جامعه‌شناختی نیست تا انسان متوجه شود که چه اتفاقی برای آن ۲۴ میلیون پیش آمده؛ حتی نیازی نیست از شواهد و قرائن ‏مشارکت مردم در انتخابات اسفند سال گذشته مدد بگیریم. در تهرانی که محمدرضا عارف در انتخابات ۹۴ یک‌و‌نیم میلیون رأی ‏آورده بود، اصلاح‌طلبان در اسفند ۹۸ نتوانستند حتی صد هزار رأی بیاورند. تجربه تلخ دور دوم انتخاب آقای روحانی آن بود که ‏رأی‌دادن چیزی را عوض نمی‌کند و سیاست‌های گذشته در دولت‌ها، صرف‌نظر از خواسته‌های رأی‌دهندگان همچنان ادامه می‌یابند. ‏این، بازگشت به صندوق رأی را اگر نگوییم محال، بسیار دشوار می‌کند. ‏


نسخه‌پیچی «غیرحضوری»‌ها برای «حضوری»‌ها

علیرضا صدقی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان نسخه‌پیچی «غیرحضوری»‌ها برای «حضوری»‌ها نوشت: برخی ‏روند‌های حکمرانی و تصمیم‌گیری در ایرانِ امروز به اندازه همین عنوان نخست، پارادوکسیکال، مضحک و البته تلخ هستند. روز ‏گذشته سال تحصیلی ۱۳۹۹ ـ ۱۴۰۰ آغاز شد؛ سالی که والدین و دانش‌آموزان علاوه بر دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های همیشگی و ‏معمول، با یک بحران دیگر نیز روبه‌رو بودند. ‏
چگونگی حضور در کلاس‌های درس حضوری در مدارس ایران با وجود فراگیری بیماری کووید‫ـ‫۱۹ و شیوع کرونا‌ویروس، ‏مسئله‌ای است که این روز‌ها ذهن بخش قابل توجهی از جامعه را به خود معطوف کرده است. با این وصف، ماجرای آغاز سال ‏تحصیلی و بگومگو‌های پیرامون آن به یک روند بحران‌زای دیگر در ساختار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور تبدیل شد. ‏
والدین و آموزگاران نگران از شیوع ویروس، تردید‌هایی جدی و اساسی نسبت به حضور کودکان و نوجوانان در کلاس‌های درس ‏داشتند. از سوی دیگر، طی روز‌های اخیر صدا‌ها و اخبار ضد و نقیض فراوانی از وزارت آموزش و پرورش و ستاد ملی کرونا به ‏گوش می‌رسید. این سردرگمی نیاز به اثبات نداشت؛ مشاهده برخی مدیران و معاونان عالی‌رتبه آینده‌سازترین وزارتخانه کشور در ‏صدا و سیما و اعواج موجود در سخنان‌شان، همچنین ارجاع مسئله به تماس تلفنی با معلم یا مدیر مدارس، به خوبی نشان می‌داد که ‏یا روند اطلاع‌رسانی در بدنه ستاد ملی کرونا و وزارت آموزش و پرورش مشکل دارد و یا هنوز تصمیمی قاطع برای چگونگی ‏مواجهه با این مسئله اتخاذ نشده است. ‏

دولت محترم؛ گشایش اقتصادی، پیشکش! ‏/تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰؟ ‏/ نسخه‌پیچی «غیرحضوری»‌ها برای «حضوری»‌ها
به هر روی، حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران روز گذشته به طور رسمی سال تحصیلی جدید را آغاز کرده و در ‏‏ «حضوری غیرحضوری» دانش‌آموزان، کادر آموزشی و والدین را مخاطب حرف‌هایی تکراری و حتی کسالت‌بار قرار داد. این ‏رفتار که طنزی تلخ و نفس‌گیر را به همراه داشت، دستِکم برای بخش قابل توجهی از آحاد جامعه گران آمد. ‏
چرا که اگر ستاد ملی کرونا و به تبع آن وزارت آموزش و پرورش مدعی‌اند امکانات را برای رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در ‏مدارس مهیا کرده‌اند، پس جناب آقای رئیس‫جمهوری نباید از حضور در یک مدرسه با حضور حداقلی دانش‌آموزان و رعایت ‏پروتکل‌های بهداشتی نگران باشند؛ و اگر این‌طور نیست و برگزارکنندگان این آیین چنان نگران جان رئیس جمهوری هستند که او ‏را حضور در این آیین نمادین برحذر می‌دارند، پس چه توقعی از مردم دارند که جگرگوشه‌هایشان را راهی چنین مکان‌هایی کنند؟ ‏و چرا باید کادر آموزشی به عنوان یکی از اصلی‌ترین گروه‌های مرجع و زحمت‌کش در جامعه متحمل چنین خطری شوند؟
اگر عدم حضور رئیس جمهوری دلایل دیگری دارد، چرا این دلایل برای مردم شرح داده نشده است؟ مگر این مردم، ولی نعمتان ‏کارگزارانشان در نهاد حاکمیت نبوده و نیستند؟ مگر قرار نبود آن‌ها محرم هر تصمیمی باشند؟ و بی‌شمار پرسش دیگر که هرکدام ‏چون خوره جان آدمی را می‌خورد. ‏
به نظر می‌رسد حسن روحانی دولت دوازدهم، به دلایلی پیدا و پنهان تا توانسته از جامعه و مردم فاصله گرفته است. اما نه او و نه ‏احیانا مشاورانش توجه نمی‌کنند که این رفتار میخ بر تابوت اعتماد عمومی کوفتن است. آن‌ها یا متوجه نیستند و یا تجاهل می‌کنند ‏که این رفتار‌ها چه پیامد‌های نگون‌باری در پی خواهد داشت. بد نیست اطرافیان سراسر امنیتی رئیس جمهور یکبار مرور کنند که ‏از آبان ماه ۱۳۹۸ تا همین دیروز، چه اتفاقات غریبی بر سر جامعه بار شده است. ‏
از اعلام ناگهانی افزایش نرخ بنزین و اظهار بی‌اطلاعی رئیس جمهوری از آن تا سقوط هواپیمای اوکراینی و باز هم اظهار ‏بی‌اطلاعی از آن و از قرنطینه نکردن شهر قم در آغاز شیوع ویروس کرونا تا بازگشایی زودهنگام کسب و کار‌ها و اصرار ‏روحانی بر کنترل این بیماری؛ علاوه بر مردم، یک قربانی اصلی دارد. آن هم «اعتماد عمومی» است. حالا با این همه رویدادی ‏که هر یک می‌تواند دلیلی بر عدم اطمینان به نهاد حاکمیت باشد، چطور توقع می‌رود تا جامعه پیام‌های مخابره شده از سوی ‏حکمرانان را بپذیرد؟
به نظر می‌رسد این روند می‌رود تا مختصات کنش اجتماعی در ایران را به کلی جابجا کند. به طور طبیعی این وضعیت را ‏نمی‌توان موقعیت پایدار و مانا دانست و بدیهی می‌نماید که این شرایط در آینده‌ای نه چندان دور دستخوش تغییراتی سترگ خواهد ‏شد. اما نگرانی از «مرگ حیات اجتماعی» با چنین وضعیتی نگرانی‌ای جدی و حیاتی است. البته که گویا مسئولان امر به هیچ ‏عنوان نگران این موضوع نیستند. ‏/ع

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار