پسرجوان که با استخدام ابلیس سیاه پدرخوانده اش را کشته بود تا اموال وی را سرقت کند دیروز به همراه 3 همدستش در دادگاه از خود دفاع کرد.
کد خبر: ۸۸۰۴۳۱
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۰ 27 July 2020

به گزارش «تابناک البرز» خبر کشته شدن یک مرد ۶۸ ساله به نام احمد در خانه اش در بلوار دریا به مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب قرار گرفت.

ماموران به بررسی پرداختند و جسد مرد سالخورده که با پیچیده شدن لباس به دور سر و صورتش خفه شده بود به پزشکی قانونی منتقل شد.

به هم ریختگی های خانه فرضیه سرقت را قوت بخشید و ماموران دریافتند احتمالا این مرد قربانی سرقت از سوی یک آشنا شده است.

در تحقیقات پسر بزرگ قربانی به ماموران گفت: سال ۷۸ مادرم فوت شد و پدرم ازدواج کرد اما نامادری ام هم چند سال بعد به خاطر بیماری فوت شد. به همین دلیل پدرم برای سومین بار با زنی جوان ازدواج کرد که یک پسر خردسال به نام سپهر داشت. پدرم همان سال ها همه اموالش را به نام من سند زد. پس از چند سال وقتی کامبیز بزرگ شد از این موضوع ناراحت بود. او چند بار با پدرم سر این موضوع بحث کرده و از او کینه به دل داشت.

وی ادامه داد: چند ساعت قبل سپهر با من تماس گرفت و گفت هر چه با پدرم تماس گرفته کسی پاسخ نداده است.من که از شنیدن حرف های او نگران شده بودم به خانه پدرم رفتم و پس از شکستن در با جسد او روبه‌رو شدم.
بازداشت پسرخوانده مشکوک در تهران

به دنبال اظهارات پسر جوان ،سپهر به عنوان نخستین مظنون، ردیابی و بازداشت شد. وی که سعی داشت خودش را بی اطلاع از مرگ پدرخوانده اش نشان دهد، گفت: روز جمعه بود من همراه همسر و دو فرزند خردسالم به خانه ناپدری ام رفته بودم.ما پس از خوردن ناهار خداحافظی کردیم و به خانه مان در کرج برگشتیم.عصر من با ناپدری ام تماس گرفتم اما او پاسخ نداد.من که نگران او شده بودم ماجرا را به برادر ناتنی ام گفتم.

در حالی که تناقض گویی های وی شک پلیس را دو چندان کرده بود، وی به اجیر یک افغان سابقه دار معروف به ابلیس سیاه و دو مرد دیگر برای سرقت از خانه ناپدری اش اعتراف کرد.

وی گفت: مدتی بود مشکل مالی داشتم.پول نزول گرفته بودم و نمی توانستم آن را پس بدهم. چند بار از ناپدری ام پول خواستم اما او هربار بهانه ای می‌آورد. به همین دلیل با مرد جوانی به نام عادل که سابقه دار بود ملاقات کردم. او چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود. او که سابقه سرقت از خانه هایی را در تبریز و اصفهان در پرونده اش داشت و به ابلیس سیاه معروف بود به من گفت، همراه دو نفر از دوستانش به نام های فرهاد و امیر به خانه پدرم خوانده ام می روند و از آن جا سرقت می‌کنند.

وی در تشریح اجرای نقشه شوم خود ادامه داد : آن روز به همراه همسر و فرزندانم به خانه ناپدری ام رفتیم. هنگام بازگشت به رستوران رفتم و دو پرس غذا گرفتم. من غذاها را به عادل دادم و طبق نقشه عادل و دو نفر از دوستانش مقابل خانه ناپدری ام رفتند و زنگ در را زدند و گفتند که برایش نذری آورده اند. وقتی ناپدری ام در را باز کرد، آن ها وارد خانه شدند. قرار بود فقط از آن جا سرقت کنند اما نمی دانم چطور شد که ناپدری ام را کشتند.
اعتراف به قتل خونین مرد 68 ساله

با اعتراف های پسر جوان، عادل بازداشت شد و قتل را گردن گرفت. وی گفت: من به همراه فرهاد و امیر به چندین خانه دستبرد زده بودیم.وقتی سپهر پیشنهاد سرقت از خانه ناپدری اش را داد، پذیرفتیم. ما به آن جا رفتیم اما ناپدری او مقاومت کرد و کلید گاوصندوق را به ما نداد.او شروع به داد و فریاد کرد و فرهاد و امیر که ترسیده بودند، لباس هایی را دور دهان او پیچیدند و از من خواستند تا او را آرام کنم. من هم چند مشت به سرش کوبیدم که باعث مرگ او شد.

با اعتراف های این شرور دو همدست وی نیز بازداشت شدند و جرمشان را گردن گرفتند.بدین ترتیب، برای عادل به اتهام قتل و سرقت ،برای فرهاد و امیر به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در سرقت و برای سپهر به اتهام معاونت در سرقت کیفرخواست صادر وپرونده شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
درخواست حکم قصاص اولیای دم در دادگاه

آنها دیروز در حالی به ریاست قاضی زالی و با حضور قاضی مستشار دلداری از خود دفاع کردند که اولیای دم برای آنها حکم قصاص خواستند.

متهمان اظهارات قبلی شان را تکرار کردند. عادل گفت: من به خاطر حرف های سپهر وسوسه شدم و به خانه ناپدری اش رفتم. اما چون او مقاومت کرد روی سینه اش نشستم و پارچه ای را دور گردنش پیچیدم.

فرهاد و امیر نیز جرمشان را گردن گرفتند اما مدعی شدند عادل پیرمرد را کشته است.

سپهر نیز گفت: قبول دارم نقشه سرقت از خانه ناپدری ام را کشیدم اما قرار نبود قتلی رخ دهد.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
وبگردی
آخرین اخبار