آمدند فیلمی برای خود گرفتند و رفتند و شوی تبلیغاتی راه انداختند
بوداقی می گوید: یکی از پزشکانی که همین مسئولین ما را برای درمان به او معرفی کردند در اولین برخورد گفت که زنت باید پنج سال قبل می مرد و الان هم که زنده مانده زیاد است.
کد خبر: ۶۶۲۲۵۶
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۵ 01 October 2018

این روزها که در ایام دفاع مقدس به سر می بریم، کم نیستند افرادی که با جانفشانی های خود امنیت و آرامش امروز کشور را برایمان رقم زدند. عده ای به درجه شهادت نائل آمدند اما عده ای دیگر سالیان سال است که با رنج دوران جنگ و یا مجروحیت های به جا مانده از دوران خدمتشان دست و پنجه نرم می کنند.

متاسفانه رسم بدی شده است. یاد کردن جانبازان و یادگاران جنگ و امنیت کشور از سوی مسئولین کشور تنها به مناسبتهای تقویمی آنهم مقابل دوربین خلاصه شده است. این روزها شاید بیش از همیشه تصاویر دیدار از جانبازان از سوی مقامات دولتی کشوری و استانی روی آنتن می رود.

 به خیال برخی ها این دیدار ها همیشه مشکل گشا هستند اما بعضی وقت ها هم شرایط عکسی را برای جانبازان و خانواده هایشان رقم می زنند. آقای بوداقی یکی از جانبازانی است که نه در میدان جنگ با رژیم بعثی بلکه سال ها بعد در دفاع از امنیت کشور جان خود را کف دستش گرفته و ایثارگری کرده اما امروز از بی مهری مسئولین گلایه می کند. در ادامه مشروح گفت و گوی تبریز بیدار با این جانباز از کار آفتاده را می خوانید.

 خودتان را معرفی کنید و درباره چگونگی نائل آمدن به درجه جانبازیتان  بفرمایید؛

حسن بوداقی متولد ۱۳۵۴ هستم.  بنده در سال ۷۴ در زمان خدمت سربازی درمنطقه بانه کردستان از ناحیه سمت چپ بدنم دچار اصابت ترکش و سوختگی شدیدی شدم که با مراجعه به پزشکان مختلف به این نتیجه رسیدند که نمی توان ترکش ها را حرکت داد و اگر جابجا شوند دچار قطع نخاع گردن به پایین خواهم شد، به همین خاطر بعد از جانبازی نتوانستم به اشتغال یا کاری بپردازم و تنها محل در آمدم حق جانبازی است که از طرف بنیاد شهید به عنوان کارافتادگی کلی از سال ۸۳ دریافت می کنم گه البته مبلغ قابل توجهی هم نیست.

همسرم ۱۴ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است

گفتید برای حل مشکلاتی که داریم به منزلمان آمدند، لطفا از مشکلاتی که دارید هم بفرمایید؛

مشکلات خانواده ما فقط  در مورد بنده خلاصه نمی شود علاوه بر مشکلاتی که خودم دارم همسر بنده نیز دچار یک بیماری سخت است، به طوری که از سال ۸۵ تاکنون ۱۴ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است، هزینه های درمان واقعا سرسام اور است، بخاطر تامین هزینه های درمان خودم و همسرم مجبور شدیم که از چندین بانک و موسسه وام بگیریم که باز پرداخت آن ما را دچار مشکلات عدیده ای کرده است، اینکه گفته می شود پزشکان به هیچ عنوان زیر میزی دریافت نمی کنند دروغ محض است، پزشکان معالج تا هزینه درمان را دریافت نکنند زیر بار انجام تعهدات خود نمی روند.

 

ظاهرا از مسئولین دل پّری دارید، در این رابطه بگویید؟

چهارده خرداد امسال استاندار محترم به همراه آقای صمدیان مدیر کل بنیاد شهید، آقای صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی و آقای نوروزی از طرف فرمانداری به منزل ما تشریف آوردند، طی پیگیری هایی که انجام داده بودیم این افراد برای حل مشکلات بنده و خانواده ام در روز سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره) به منزل ما آمدند و این تصویر از اخبار استانی ساعت ۲۳ هم پخش شد.

مسئولین علوم پزشکی تبریز داروی تاریخ گذشته به ما دادند/ به طور ماهانه ۷ میلیون تومان هزینه درمان همسرم است

گفتگو با جانباز تبریزی که خانه ای برای زندگی ندارد/به صورت چرخشی در خانه اقوام زندگی می کنیم/ مسئولین علوم پزشکی تبریز داروی تاریخ گذشته به ما دادند
 


 به هزینه های درمان اشاره کردید، لطفا بفرمایید در حال حاضر هزینه درمان را چگونه تامین می کنید آیا نهادی در تامین هزینه های درمان شماررا یاری می کنند؟

تا اینجا هزینه های نجومی درمان را توسط وام هایی که از بانک ها دریافت کرده ایم تامین کرده ایم  با این وجود، بخاطر عدم توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، دچار مشکل هستیم، در حال حاضر از نظر منابع مالی به زیر صفر رسیده ایم. در دیداری که استاندار محترم به همراه جمعی از مسئولین تشریف آورده بودند، دکتر صومی متعهد شدند که در تامین هزینه های درمان کمکی بکنند و مارا به خیرین سلامت هم معرفی کنند، ولی تا بدین لحظه بجز استاندار محترم هیچ نهاد یا ارگانی کمکی برای حل مشکل خانواده بنده انجام نداده است، اگر بخواهم هزینه ماهانه درمان همسرم را بگویم اینطور باید گفت فقط یک دارویی بنام دیازاوکساید هر عددی ۲۵ هزار تومان است که باتوجه به پیشرفت بیماری همسرم ماهانه باید ۱۰۰ عدد از این قرص ها استفاده کند، نکته ای که اینجا باید عرض کنم اینکه، همان دارو را مسئولین دانشگاه علوم پزشکی تبریز از طریق هلال احمر برای ما تهیه کردند و در اختیارمان قرار دادند که تاریخ مصرفش در تاریخ ۲۹/۵/۹۷تمام شده بود و این باعث تعجب و نگرانی بنده و خانواده هم شد.

این دارو را ما به دو روش سخت تهیه می کنیم اول اینکه از طریق یکی از شرکت ها عددی ۲۵ هزار تومان می خریم و روش دوم اینکه یک نفر از طریق کشور ترکیه این دارو را با ارز آزاد برای ما تهیه می کند که در نوع خود روشی طاقت فرسا است، این دارو را همسرم باید روزانه حدود ۵ عدد مصرف کند، نکته دیگر کمیاب بودن این دارو ها است، روی هم رفته تقریبا به طور ماهانه ۷ میلیون تومان هزینه درمان همسرم می شود در کنار این هزینه های سرسام آور به نا به توصیه پزشک باید از تغذیه مناسب، متنوع و مغزی هم بهره ببرد که با توجه به شرایط فعلی جامعه هزینه های ما افزایش قابل توجهی یافته است.

 

مسئولین بنیاد شهید فیش دیگری را به استاندار نشان دادند

هزینه ای که بنیاد شهید پرداخت می کند چه میزان است؟

بنیاد شهید در حال حاضر ماهانه یک میلیون و هفتصد هزار تومان به عنوان مستمری برای بنده پرداخت می کند، در دیداری که استاندار به منزل ما آمده بودند فیش حقوقی که به ایشان نشان دادند مغایر با حقوق دریافتی بنده بود. در آن زمان بنده یک میلیون و پانصد هزار تومان دریافت می کردم که دیدم فیش حقوقی که برای من صادر شده و در اختیار استاندار قرار گرفته است بیشتر از مبلغی است که من دریافت می کنم ، پیگیر شدم و امور ایثارگران استانداری اعلام کرد که اشتباهی رخ داده، این گونه می توان گفت که مبلغ فیش صادره برای من با فیش حقوقی که به استاندار نشان دادند در حدود ۲۰۰ هزار تومان مابه تفاوت داشت. در برابر پیگیری هایی که انجام دادم جواب دادند که اشتباه نایپی رخ داده است.

در زندگی روزمره خود دچار مشکل اساسی هستیم

با توجه به هزینه کلان درمان و میزان حقوقی که دریافت می کنید این خلاء را چگونه پر می کنید؟

همانطور که عرض کردم از بسیاری از بانک ها تسهیلات و وام دریافت کرده ایم و در باز پرداخت آن ها نیز دچار مشکل هستیم البته برخی از بانک ها وضعیت زندگی مارا درک می کنند ولی با این حال در زندگی روزمره خود نیز دچار مشکل هستیم گاهی از طرف دوستان یا افراد فامیل وجه نقدی به عنوان دستی می گیریم ولی باز هم دردی از دردهای ما دوا نمی شود واقعا در شرایط بحرانی هستیم.

بعد از حضور استاندار و رئیس دانشگاه علوم پزشکی و دادن وعده های پوچ، حالا همه اقوام طلبشان را می خواهند و می گویند مشکلتان حل شد


 آمدن استاندار و بقیه مسئولین به منزل شما تغییری در شرایط زندگیتان ایجاد کرد؟


بله ایجاد کرد. زمانی که استاندار به هماره جمعی از مسئولین آمدند دوربین صداوسیما هم حضور داشت و مصاحبه ای هم انجام شد و از بخش اخبار استان نیز پخش شد، عده ای از آشنایان که ما که از ما طلب داشتند گفتند که حالا دیگر استاندار آمده و وضع تان خوب شده و حالا طلبمان را بدهید

در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست، حق و حقوقی که از طرف بنیاد شهید پرداخت می شد به علت عدم توان بازپرداخت ما قابل دسترس نیست بانک ها حساب مارا مسدود کرده اند بانک کوثر در حال حاضر حکم جلب مرا از دادگستری گرفته، چک های ما را برگشت زدند و وام ۱۲ ملیونی ما با احتساب جریمه های دیرکرد الان ۱۹ میلیون شده است و در نتیجه پولی هم به دست ما نمی رسید.

بعد از حضور استاندار در منزل ما درخواست داشتیم که حساب حقوقی مارا به بانک دی انتقال دهند که متاسفانه عملی نشد ولی، بعد از حضور استاندار، قسط وامها را از حقوقمان برداشت نکردند.

از جناب استاندار صمیمانه تشکر می کنم که در این مدت حداقل پیگیر ماجرا بودند اما آقای صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی و آقای صمدیان رئیس بنیاد شهید به وعده هایی که داده بودند عمل نکردند

مسکنی برای زندگی نداریم، به صورت چرخشی در خانه اقوام هستیم

 بعد از گذشت حدود ۲۴ سال،  زندگیتان در چه شرایطی طی شده است؟ در مورد شرایط و محل زندگیتان هم بگویید؟

به علت مشکلاتی که داشتیم از همان اول فاقد محلی برای سکونت بودیم مدتی در خانه پدر زن و یا  برادر من زندگی کردیم و مدتی هم در خانه پدرم و بقیه اقوام به سر می بریم . علت نبود مسکن شخصی واقعا در اذیت هستیم.  چون خودم توانایی کار کردن هم ندارم و همسرم هم بیماری سختی دارد و تنها محل در آمد ما مستمری است که از طرف بنیاد شهید دریافت می کنیم توان اجاره کردن منزل را هم نداریم.

مسئولین فقط هر وقت دوربین و عکس است حضور دارند و هدفشان تبلیغات است ولی پای عمل که می رسدنایاب می شوند

 

با توجه به هزینه های هنگفت درمان در یک خانواده معمولی که سرپرست خانه منبع در آمدی دارد اگر کسی بیمار شود در تامین هزینه درمان دچار مشکل می شود چه برسد به خانواده ما که هر دو نفرمان بیمار هستیم.  مسئولان هم واقعا اقدام مناسبی انجام نمی دهند فقط هر وقت دوربین و عکس است حضور دارند و هدفشان تبلیغات است ولی پای عمل که می رسدنایاب می شوند. حاضرم اگر سلامتی و صحت بدن قبل از بیماری را به ما بدهند تمام مبالغی را که به ما پرداخته شده را پس بدهم اگر در شرایط عادی قرار داشتیم خودمان قادر بودیم که هزینه های زندگی را تامین کنیم ولی باید عرض کنم که بدقولی مسئولان بیش از حد شده است.

آبرویی برایمان نگذاشته اند که بماند

یکی از مسئولان مارا به موسسه خیریه ای معرفی کرد بعد از انجام تحقیقات و پرس و جو در محل و از همسایگان قرار بود کمکی به مبلغ ۵ میلیون تومان به ما بدهند بعد از چند ماه از مبلغ این کمک ها کاسته شد تا رسید به یک میلیون تومان که در نهایت هم آن را ندادند و گفتند شرایطش را ندارید. اگر امروز این مطالب را می گویم به خاطر این است که واقعا آبرویی برایماتن باقی نگذاشته اند.

 دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز قرار بود در تامین هزینه ها کمکمان کند ولی همانطور که گفتم داروی تاریخ مصرف گذشته به ما دادند که اگر متوجه نمی شدیم خطرناک می شد و می توانست مشکلات اساسی برایمان ایجاد کند، میخاهم این سوال را بپرسم که اگر همسر بنده متوجه اتمام تاریخ دارو دیاز اوکساید نمی شد و مصرف می کرد و اتفاق ناگواری رخ می داد، آیا مسئولان پاسخگو بودند؟؟ بنیاد شهید هم در زمان حضور استاندار متعهد شد که حق پرستاری همسر بنده لحاظ شود که تاکنون انجام نشده است.

 

کاش آنهایی که وعده دادند مثل استاندار بودند/  چند ماه است که همیشه می گویند دکتر صومی در جلسه است و وقت ملاقات نمی دهند

دیدار استاندار اولین دیدار مسئولین با خانواده شما بود، چه تصمیماتی در این دیدار گرفته شد؟

همانطور که عرض کردم از بسیاری از بانک ها تسهیلات و وام دریافت کرده ایم و در باز پرداخت آن ها نیزدچار مشکل هستیم البته برخی از بانک هه وضعیت زندگی مارا درک می کنند ولی با این حال در زندگی روزمره خود نیز دچار مشکل هستیم گاهی از طرف دوستان یا افراد فامیل وجه نقدی به عنوان دستی می گیریم ولی باز هم دردی از دردهای ما دوا نمی شود واقعا در شرایط بحرانی هستیم.

قبل از حضور استاندار، هیچ مسئولی در خانه ما را نزده بود، در دیدار استاندار دفترچه اقساط بانک ها را ارائه کردیم و ایشان قول دادند که با بانک ها مذاکره می کنند تا فعلا دست نگه دارند. با جرات می توان گفت تنها مسئولی که به فکر ما بود شخص استاندار محترم دکتر خدابخش بود کاش بقیه هم مثل او قول می دادند. اما در عوض دکتر صومی و آقای صمدیان بدقولی های بسیاری انجام دادند تا جاییکه هر وقت به محل کارت آقای صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مراجعه می کنم یا تماس می گیرم اعلام می کنند که دکتر صومی در جلسه است و اجازه ملاقات نمی دهند. یکی از پزشکانی که همین مسئولین ما را برای درمان به او معرفی کردند در اولین برخورد گفت که زنت باید پنج سال قبل می مرد و الان هم که زنده مانده زیاد است.

رئیس بیمارستان امام رضا، خودش آزمایشهای بیمارستان خودش را قبول ندارد

پس از پی گیری های زیاد  ما را به بیمارستان امام رضا(ع) جهت ادامه درمان ارجاع دادند ولی آقای فرجی رئیس بیمارستان به ما گفت باید آزمایشات شما در آزمایشگاه دقیق و پیشرفته ای انجام گیرد و جواب آزمایشگاه بیمارستان امام رضا دقیق نیست. البته از سال ۸۵ خود ما این آزمایشات را در آزمایشگاه های خصوصی انجام می دهیم ولی هزینه آنرا تقریبا خودمان پرداخت می کنیم و علوم پزشکی در طی این مدت فقط بخشی از این هزینه هارا متقبل شده است و دلیلی هم که ارائه می دهند این است که طبق شرایط مندرج در بیمه می توانیم کمک کنیم، تقریبا بعد از ماجرای داروی تاریخ گذشته دکتر صومی را نتوانستیم ملاقات کنیم زیرا اجازه نمی دهند..

 

 

مسئولین امید واهی ندهند/ برخی مسئولین فقط به دنبال شوی تبلیغاتی خود هستند/  تمام کارمان فقط کپی گرفتن بی نتیجه از مدارک شده است 

اینگونه احساس می شود که بیشتر از ناحیه بدقولی مسئولان گله مند هستید تا مشکلات زندگی؟

آن چیزی که مارا بیشتر ناراحت می کند وعده های توخالی مسئولان است، ای کاش مسئولان اینچنین وعده ندهند و مارا هم بی خود امیدوار نکنند، برخی مسئولین فقط به دنبال شوی تبلیغاتی خود هستند برای نمونه می توان گفت وقتی که وزیر بهداشت در رسانه ظاهر می شود و می گوید که مشکلی در تامین دارو نداریم باید از او پرسید که پس چگونه است که نمی توانم یک دارو را در دارو خانه ها پیدا کنم و مجبور می شود از بازار آزاد تهیه کنم.

جادارد از آقای پورناجی مسئول خیرین سلامت هم تشکر کنم. در این مدت فقط استاندار  و مجمع خیرین سلامت تنها نفراتی بودند که به ما کمک کردند و پیگیر ماجرا بودند.

قرار بود که مبلغی را به عنوان حق پرستاری همسر بنده گنجانده شود ولی بعد از مدتی اعلام کردند که پرونده همسرم مفقود شده است و باز هم از ما مدارک جهت تشکیل پرونده درخواست کردند، بالاخره بعد از چند ماه اعلام کردند که پرونده همسر بنده سر از بنیاد شهید خوزستان در آورده است و حال سوال اینجاست پرونده ای گمشده در بنیاد شهید تبریز چگونه امکان دارد از بنیاد شهید خوزستان پیدا شود؟
تا به این روز تمام کارمان فقط کپی کردن از مدارک شده است هرجا می رویم فقط تعدادی مدارک می خواهند و جالب اینجااست که در بنیاد شهید تبریز کپی کردن مدارک انجام نمی گیرد و پدر و مادر های شهدا مجبور هستند جهت تهیه کپی مدارک به بیروا مراجعه کنند یا هم برای کپی گرفتن از رئیس دستوری صادر شود. تنها نفری که در بین مسئولان بنیاد شهید به ما کمک می کند آقای قره باغی مدیر کل بنیاد شهید شهرستان تبریز است که انصافا به مشکلات رسیدگی می کند ولی اگر شما ساعت ۹ یا ۱۰ قبل از ظهر هم به اداره بروید نمی توانید آقای صمدیان را پیدا کنید.

 

قصد شکایت از رئیس دانشگاه علوم پزشکی به بازرسی اداره را داشتم اما دیدم بازرسی دانشگاه برادر خودش است/  خطاب به برادر دکتر صومی گفتم اگر به شکایتم رسیدگی نکنید که مطمئنم نمی کنید، شکایت از شما را به کجا ببرم؟


درخواست شما از مسئولین چیست؟

تنها درخواستی که از مسئولان دارم این است که بیهوده وعده ندهند امیدواری بیجا به وجود نیاورند به فکر ریاست خود نباشند چون میز ریاست به کسی وفایی نداشته است، بخاطر چند عکس و مصاحبه با آبروی افراد را بازیچه خود قرار ندهند. این را هم بگویم شاید خالی از لطف نیست. بعد از این اتفاقات قصد شکایت از رئیس دانشگاه علوم پزشکی به بازرسی اداره را داشتم و رفتم و در کمال ناباوری مشاهده کردم برادر ایشان مسئول بازرسی دانشگاه علوم پزشکی هستند و کاملا ناامید شدم چون می دانستم که رسیدگی نخواهدشد. به او گفتم اگر به شکایتم رسیدگی نکنید که مطمئنم نمی کنید، شکایت از شما را به کجا ببرم؟ اینها طنز های تلخ کشورمان شده است. در برنامه مطالبه که حضور داشتند سعی کردم که با صداوسیما تماس بگیرم و بگویم که به ایشان بگویید وعده توخالی ندهد.

امیدوارم روزی برسد که میزهای انقلاب که به واقع سنگرهای انقلابند به صاحبان اصلیش برسد

از مسئولان می خواهم بدقولی نکنند ایجاد  یاس و ناامید بدتر از بسیاری از بیماری ها است. برخی از مسئولین فعلی که الان میز ریاست را چسبیده اند فکر نکنم یک روز هم حضور در جبهه را تجربه کرده اند، فقط در پشت صحنه نشسته اند و در حال حاضر هم به ارباب رجوع بی محلی می کنند. امیدوارم روزی برسد که میزهای انقلاب که به واقع سنگرهای انقلابند به صاحبان اصلیش برسد.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
ایما
|
United Arab Emirates
|
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
خیلی عالی بود
الهه
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۳
باید دست به دست هم بدیم. ما مدیون شما جانبازان و خانواده هاتون هستیم. چقدر همسران این عزیزان صبور اند. هر چقدر فکر میکنم میبینم نمیشه محبت های اونها رو جبران کرد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :