کد خبر: ۵۸۶۷۲۳
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۲ 06 April 2018
سخنرانی اول فروردین 97 رهبری، در مشهد پاسخی به نامه های رئیس جمهور سابق بود، که اخیراً و به عنوان واکنشی به بازداشت نزدیکانش، منتشر شده بود. برای یافتن پاسخ رهبری، دقیقاً باید دید محتوای نامه¬های وی، چه بود. یکی از بهترین توصیف ها این است که این نامه ها دعوت به دیکتاتوری بود و رهبری به این دعوت، نه گفت. 
 
ظهور ولایت فقیه در قرن بیستم، شکل گیری دهکده جهانی را با چالش های بسیاری روبه رو نمود. از این رو بود که نابودی مستقیم، یا از طریق ایجاد تنفر نسبت به آن، در راس استراتژی ها قرار گرفت. یکی از بهترین تهمت ها برای ایجاد تنفر نسبت به ولایت فقیه، تهمت دیکتاتوری است. بدین ترتیب ادعا می شود، ولایت فقیه، نوعی حکومت دیکتاتوری است. در نقطه مقابل حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، ولایت فقیه را مانع دیکتاتوری معرفی نمودند. 
 
تجربه جمهوری اسلامی هم نشان داده، اولاً ولایت فقیه دیکتاتوری نیست که اگر بود نباید بازرگان نخست وزیر می شد، نباید بنی صدر رئیس جمهور می شد، نباید منتظری قائم مقام می شد و... . ثانیاً ولایت فقیه در مقابل کسانی که تمایل به دیکتاتوری هم داشته اند، ایستاده است، اگر غیر از این بود، هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری مادام العمر ایران می شد، خاتمی با تصویب لوایح دو قلو، قانون اساسی را نقض می کرد، میرحسین، ایران را اوکراین می نمود، احمدی نژاد، مشایی را پوتین ایران، و روحانی... . 
 
برخی ولایت فقیه را شبیه دیکتاتوری می دانند، با این استدلال که هر دو بر محور فردند، اما یا غافلند یا مغرض که نمی بینند، دیکتاتوری بر محور اهواء فرد است و در محیط آلودهِ نفسانیت شخص؛ و ولایت فقیه، بر محوریت اراده الهی است و خارج از محیطِ نفسانیت شخص. دیکتاتوری، دیکته کردن و تحمیل حداکثری است به اکثریت؛ و ولایت فقیه اقناع حداکثری است نسبت به اکثریت و تحمیل حداقلی، نسبت به اقلیتِ ناصادقِ متعدی. این درست است که ولایت با فرد است، اما ولی از سویی مجرای اراده الهی است و از سوی دیگر مسیر قرب الهی برای مردم که قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ. 
 
اگر دشمنان موفق شوند، به هر دلیلی، طوعاً او کرهاً، اختیاراً یا اضطراراً، ولایت فقیه را به دیکتاتوری بکشانند، یکی از بزرگترین موفقیت¬هایشان را به دست آورده¬اند. این در حالی است تجربه 40 ساله انقلاب اسلامی نشان داده است که اولاً ولایت فقیه دیکتاتوری نیست، هیچ آگاه داخلی و خارجی، نمی تواند جمهوری اسلامی را در کنار حکومت های استبدادی محمدرضا، صدام، بن سلمان، قذافی و... قرار دهد و مردم نیز هیچ¬گاه این را نپذیرفته و نخواهند پذیرفت. ثانیاً ولایت فقیه در مقابل دیکتاتوری ایستاده است. لذا هیچ گاه تهمت دیکتاتوری به ولایت فقیه نچسبیده است.
 
نامه های احمدی نژاد، نکته ظریف سومی را نیز در مورد نسبت ولایت فقیه و دیکتاتوری نمایان ساخت. و آن این که ولایت فقیه به دعوت به دیکتاتوری هم نه می گوید. اولاً نامه های احمدی نژاد، خود مصداق دیکتاتوری دیگری است، تمام نامه دیکته کردن است، آنهم نه به ملت یا مسئولین که حتی خطاب به رهبر. ثانیاً تلاش شده به بدترین شکلی، وضعیت نظام و جامعه سیاه جلوه داده شود تا با به انفعال کشاندن رهبری، او را وادار به واکنش هایی از جنس واکنش های رضاخان و محمدرضا و حتی دیکتاتورهای بعد از انقلاب بنماید. و رهبری به همه اینها نه گفت. بنابراین ولایت فقیه هیچ گاه دیکتاتوری نیست. مانع دیکتاتوری دیگران است و حتی دعوت به دیکتاتوری را نیز، قبول نمی کند. 
 
اهل بصیرت می دانند که شعار به نفع رضاخانِ دیکتاتور در اغتشاشاتِ طراحی شده در خارج در دی ماه 96، و نامه های طراحی شده برای انفعال رهبری و کشاندن ایشان به سوی دیکتاتوری، دو لبه یک قیچی هستند و احتمال منشا واحد طراحی، به سادگی رد کردنی نیست.
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار