گزینه نظامی برخلاف لاف‌ گزافی که آمریکا می‌زند، روی میز نیست، بلکه زیر میز افتاده و خاک می‌خورد، چرا که آمریکایی‌ها یک‌بار در جریان جنگ ‌تحمیلی به آن متوسل شده و ناکام از آوردگاه بیرون آمده بودند.
کد خبر: ۴۶۱۷۵۲
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۵ 18 July 2017

به گزارش تابناک سمنان،«حسین شریعتمداری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

۱- امروز با سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل و پایان دفاع‌مقدس ۸ ساله همزمان است. کسانی که از آن روزها خبر چندانی ندارند و یا در آن دوران دستی از دور بر آتش داشته‌اند، حق دارند با مشاهده برخی از مشکلات این روزها، شرایط را سخت! و حتی بحرانی!

تصور کنند و تهدید خالی از واقعیت برخی مسئولان را باور کنند که اگر با حریف سازش نکنیم- بخوانید تسلیم نشویم- سایه جنگ را بر سر خود خواهیم داشت! ولی فقط نیم‌نگاهی به شرایط ایران اسلامی در آغاز جنگ و هجوم همه‌جانبه تمامی قدرت‌های ریز و درشت دنیا به کشوری که تازه از یک انقلاب پیروز بیرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، کافی است تا با امام راحلمان رضوان‌الله‌تعالی‌علیه همصدا شوند که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» واقعیتی که ۵ سال قبل، هفته‌نامه آمریکایی «ویکلی استاندارد» با اشاره به اقتدار مثال زدنی این روزهای جمهوری اسلامی ایران به آن اعتراف کرده و نوشته بود؛ رؤسای‌جمهور آمریکا، از کارتر تا اوباما در یک نقطه با امام خمینی اشتراک نظر دارند و آن، این که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».

۲- جنگ در حالی به جمهوری اسلامی تحمیل شده بود که، تازه از یک انقلاب پیروز بیرون آمده بودیم، ده‌ها گروه ‌تروریستی - به قول حضرت امام(ره)- مثل قارچ از زمین روئیده و به مقابله با نظام برخاسته بودند، سه کودتا را کشف و ناکام گذاشته بودیم، از همه سو تحریم شده بودیم، همه قدرت‌های ریز و درشت دنیا علیه ایران اسلامی به میدان آمده بودند، اطلاعات نظامی در اختیار فرماندهانی بود که فراری و در خدمت دشمن بودند، ما حتی از محل زاغه‌های مهمات و تسلیحات خود بی‌خبر بودیم، ارتش در حالتی از نیمه پاشیدگی قرار داشت، سپاه نیرویی تازه‌کار و جنگ نادیده بود... و تقریبا همه شرایط غیر از نیروی مردمی پاکباخته و فداکار و گوش به فرمان امام راحل(ره) علیه ایران اسلامی بود.

در آن شرایط، حق با کارتر بود که چند ساعت بعد از حمله عراق در یک کنفرانس خبری با رسانه‌های آمریکایی و اروپایی، گفته بود «امیدوارم مسئولان ایران بر سر عقل آمده باشند»! و صدام نیز حق داشت که در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در یکی از مناطق اشغالی کشورمان با تکبر بگوید «ادامه مصاحبه را بزودی در تهران انجام می‌دهم»!

۳- و اما، برخلاف بعضی‌ها که امروزه با وجود اقتدار مثال‌زدنی و آزمون داده کشورمان و دست توانا و بلند آن در منطقه از لبنان تا فلسطین و سوریه و عراق و یمن و... و افول غیرقابل انکار اقتدار امروز آمریکا نسبت به آن روزها، مردم را از «سایه جنگ» می‌ترسانند، امام راحل ما (ره) در پیام رادیویی روز ۳۱ شهریورماه ۵۹، یعنی اولین ساعات آغاز جنگ خطاب به ملت فرمودند؛

«ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پای خود را گم کنیم... این حرفها در کار نیست. این یک دزدی آمده است، یک سنگی انداخته و فرار کرده است... من به ملت ایران سفارش می‌کنم که چند جهت را ملاحظه کنند؛ یک جهت این که خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابدا توجه به این معنا که یک قضیه‌ای واقع شده است توجه نکنند».

۴- فقط چند ماه از آغاز جنگ گذشته بود که مقاومت جانانه ملت که با ایثار جان و مال و به میدان آوردن همه توان همراه بود، قدرت‌های ریز و درشت دنیا - از جمله کشورهای ۱+۵ - را به این نتیجه رساند که جز ورود مستقیم و بی‌پرده به جنگ با ایران اسلامی، چاره‌ای ندارند و اینگونه بود که ملاحظات نصفه‌و نیمه را کنار گذاشتند و آشکارا به میدان آمدند. تانک‌های چیفتن انگلیسی، لئوپاردهای آلمانی، موشک‌های اگزوسه و جنگنده‌های میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و سوخو و موشک‌های اسکادبی روسی، بمب‌های شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشک‌های سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... همه همراه با کارشناسان مربوطه در اختیار صدام قرار گرفت و ما به قول امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم و غیر از خدای بزرگ و مردم پاکباخته که دست از جان شسته و به میدان‌های نبرد شتافته بودند، و امام بزرگوارمان که هدایت ملکوتی و هوشمندانه امت را برعهده داشت، هیچ‌کس دیگری را نداشتیم.

همان روزها حضرت امام(ره) نامه‌ای خطاب به پاپ نوشت و از ایشان پرسید «اگر امروز حضرت مسیح علیه‌السلام حضور داشتند، جانب ما را می‌گرفتند یا آمریکا را». پاسخ پاپ در واتیکان به فرستادگان ایران فقط یک جمله بود؛ «OH JESUS CRIES ... یا حضرت مسیح»! گفتنی است آقای دکتر جلیلی در آغاز اجلاس بغداد در روز سوم خرداد ۹۱ با ۱+۵ که در کاخ قبلی صدام برگزار شده بود از نمایندگان ۱+۵ پرسیده بود «آقایان! امروز چه روزی است»؟ و در پاسخ تعجب آنان از این پرسش گفته بود؛

«امروز سالروز آزادی مقتدرانه خرمشهر است و در حالی که حاکمیت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژیک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشسته‌ایم... راستی، امروز صدام کجاست؟... آن روزها که همه دنیا در یکسو و ایران اسلامی در سوی دیگر ایستاده بود، تسلیم زورگویان غربی و شرقی و حامیان منطقه‌ای آنها نشدیم بنابراین نباید انتظار داشته باشید امروز که در اوج اقتدار هستیم به کسی باج بدهیم و در مقابل خواسته‌های غیرقانونی و زورگویانه آنان تسلیم شویم» (نقل به مضمون).

۵- و ۲۹ سال پیش در چنین روزی قطعنامه ۵۹۸ را در حالی پذیرفتیم که دشمن، یعنی همه قدرت‌های ریز و درشت آن روزها در اهداف خود ناکام مانده بودند و دفاع مقدس، تنها جنگ ایران در دویست سال اخیر بود که حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی را نیز از دست نداده بودیم و آنان که در آغاز آنهمه رجز می‌خواندند و تمام توان خود را به میدان کشیده بودند، صلح را به دریوزگی آمده بودند. همان روزها کسانی که از ماهیت جنگ ۸ ساله بی‌خبر بودند این ترجیع‌بند را تکرار کرده و به ملامت می‌گفتند؛ مگر شعار نمی‌دادید «جنگ‌جنگ تا رفع فتنه از جهان» و «جنگ‌جنگ تا پیروزی» و از این نکته بدیهی غافل بودند که با پذیرش قطعنامه، جنگ به پایان نرسیده، بلکه میدان درگیری از عرصه نظامی به عرصه‌های دیگر، از جمله عرصه اقتصادی و... تغییر یافته است. آنچه از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون شاهد بوده‌ایم.

۶- حضرت امام- رضوان الله تعالی علیه - در توصیف دستاوردها و برکات جنگ ۸ ساله به نکاتی اشاره فرموده‌اند که آنچه در ادامه می‌آید فقط بخشی از آنهمه است. دستاوردهایی که این روزها به وضوح قابل دیدن است؛ «هر روز، ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.»

۷-آن روزها که آمریکا در اوج اقتدار جهانی و منطقه‌ای بود و تمام متحدان اروپایی و منطقه‌ای خود را نیز برای مقابله با ایران اسلامی که سخت‌ترین و ضعیف‌ترین دوران حیات خود را سپری می‌کرد، به کار گرفته بود، ناکام از آوردگاه جنگ بیرون آمد بنابراین امروزه با توجه به اقتدار مثال‌زدنی جمهوری اسلامی ایران از یکسو و افول قدرت آمریکا و اروپا و متحدان منطقه‌ای آن از سوی دیگر، بدیهی است که ادعای توسل به «گزینه‌ نظامی» فقط در حد و اندازه یک «لاف گزاف» قابل ارزیابی است و به قول «رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا در دوران بوش و اوباما، «اگر کسی از حمله نظامی به ایران سخن بگوید باید او را به تیمارستان معرفی کرد» و به نوشته نیویورک‌تایمز «ما (آمریکا) توان یک بندانگشت پیشروی در خاورمیانه از طریق اقدام نظامی را نداریم» و به گفته اوباما؛ «تنها راه حضور نظامی ما در منطقه خاورمیانه - غرب آسیا- جنگ‌های نیابتی است» و دهها اعتراف صریح دیگر که بدون نیاز به اعتراف آنها نیز به وضوح و فقط با نیم‌نگاهی به منطقه قابل فهم است و...

گزینه نظامی برخلاف لاف‌ گزافی که آمریکا می‌زند، روی میز نیست، بلکه زیر میز افتاده و خاک می‌خورد، چرا که آمریکایی‌ها یک‌بار در جریان جنگ ‌تحمیلی به آن متوسل شده و ناکام از آوردگاه بیرون آمده بودند. آنهم در اوج اقتدار خود و در حالتی که ایران اسلامی با شرایط سخت و دشوار یاد شده روبرو بود.

و بالاخره بسیار بعید است کسانی که مردم را با گزینه نظامی آمریکا می‌ترسانند، از این واقعیت بی‌خبر باشند. این جماعت نیز به گونه‌ای دیگر لاف می‌زنند. لاف منفی!

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار